تاکنون خبرهای مختلفی در مورد تراشهی جدید کوالکام یعنی اسنپدراگون ۸۳۵ منتشر شده است که در اکثر این خبرها به این موضوع اشاره میشود که چه گوشیهایی با این چیپست عرضه خواهند شد. اگر شما یکی از دارندگان پرچمداران ۲۰۱۷ مجهز به پردازندهی اسنپدراگون ۸۲۱ هستید، شاید به این فکر کنید که تفاوت این چیپست با اسنپدراگون ۸۳۵ چیست.
تا به این لحظه هیچ گوشی هوشمندی که به اسنپدراگون ۸۳۵ مجهز شده باشد به بازار عرضه نشده است و اولین محصولی که با این چیپ در بازارها به فروش خواهد رسید، گوشی هوشمند گلکسی اس ۸ سامسونگ است. با این وجود شرکت کوالکام یک پلتفرم مرجع دارد که میتوان از آن بنچمارک گرفت کرد.
پیش از هر چیز اجازه بدهید تفاوتهای دو تراشهی اسنپدراگون ۸۲۱ و اسنپدراگون ۸۳۵ را بیان کنیم، چراکه این موضوع اهمیت دارد. چیپست اسنپدراگون ۸۲۱ از چهار هستهی کاملا سفارشی استفاده میکند و این در حالی است که اسنپدراگون ۸۳۵ مجهز به هشت هستهی پردازشی است؛ اما اکثر این هستهها از نوع ARM هستند. در واقع چیپست اسنپدراگون ۸۳۵ از چهار هستهی ویرایش شدهی کورتکس A73 و چهار هستهی بدون تغییر کورتکس A53 بهره گرفته است؛ چهار هستهی اول برای پردازشهای سنگین و چهار هستهی دوم این پردازنده برای پردازشهای سبکتر در نظر گرفته شدهاند. استفاده از هشت هستهی پردازشی باید عملکرد چندهستهای اسنپدراگون ۸۳۵ را بهبود دهد؛ اما هستههای سفارشی Kryos کوالکام بزرگ و سریع بودند و به همین دلیل عملکرد تکهستهای این چیپست جدید شاید تغییر چندانی نسبت به نسل قبلی نداشته باشد.
و حالا نتایج بهدستآمده از بنچمارک معروف گیکبنچ نشان میدهند که آنچه در بالا اشاره کردیم تقریبا درست است. اسنپدراگون ۸۳۵ از نظر عملکرد چندهستهای در بالای چارت قرار گرفته و حتی هواوی پی ۱۰ را هم شکست داده است. برای یادآوری باید اشاره کنیم که گوشی هوشمند پی ۱۰، پرچمدار جدید کمپانی هواوی از پردازندهی اختصاصی این شرکت موسوم به کرین ۹۶۰ بهره میبرد؛ کرین ۹۶۰ نیز مجهز به چهار هستهی کورتکس A73 و چهار هستهی کورتکس A53 است. عملکرد تکهستهای اسنپدراگون ۸۳۵ نیز بالا است؛ اما نسبت به چیپست به کار گرفتهشده در پرچمدار کنونی هواوی تفاوت قابل توجهی در آن دیده نمیشود.
نتایج بنچمارک آنتوتو عملکرد بسیار قوی چیپست اسنپدراگون ۸۳۵ را نشان میدهند؛ اما با این وجود پردازندهی اسنپدراگون ۸۲۱ با فاصلهی بسیار کمی پس از آن قرار گرفته است. در واقع گوشی هوشمند وانپلاس ۳ تی که از چیپ اسنپدراگون ۸۲۱ بهره میبرد، با فاصلهی نهچندان زیادی پس از اسنپدراگون ۸۳۵ قرار گرفته است و بعد از آن، نسخهی AB گوشی هوشمند گوگل پیکسل ایکسال را میبینیم. لازم به ذکر است که نسخهی AB نسبت به چیپ اسنپدراگون ۸۲۱ در واقع از فرکانس کاری با سرعت کمتری استفاده میکند.
چیپست اسنپدراگون ۸۳۵ همچنین از یک پردازندهی گرافیکی جدید به نام آدرینو ۵۴۰ بهره میبرد که گفته میشود نسبت به نسل قبلیاش تا ۲۵ درصد عملکرد بهتری در پردازش گرافیکی ارائه خواهد داد. با توجه به نتایج بهدستآمده از بنچمارکهای گرافیکی، اسنپدراگون ۸۳۵ مجددا بالاتر از گوشیهای هوشمند رقیب از جمله هواوی پی ۱۰ قرار گرفته است. باید اشاره کنیم که هواوی پی ۱۰ از جدیدترین پردازندهی گرافیکی کمپانی ARM بهره میبرد. همچنین اسنپدراگون ۸۲۱ که در دو گوشی هوشمند وانپلاس ۳ تی و گوگل پیکسل ایکسال به کار رفته است، به میزان قابل توجهی نسبت به اسنپدراگون ۸۲۰ که در گلکسی اس ۷ مورد استفاده قرار گرفته، عملکرد بهتری از خود نشان داده است.
اما پس از بنچمارک جیافایکس بنچ به سراغ بنچمارک معروف دیگری بهنام 3DMark میرویم. در اینجا نیز میتوان تفاوت عملکرد سریهای مختلف چیپستهای اسنپدراگون را بهخوبی مشاهده کرد.
به یاد داشته باشید که این نتایج قطعی و نهایی نیستند؛ چراکه پلتفرم مرجع یک محصول نهایی نیست و به همین دلیل در تستهای صورت گرفته در این پلتفرم، به مواردی چون داغ نکردن یا مصرف بهینهی باتری توجه نشده است. اگر بخواهیم منصفانه به این موضوع بنگریم، باید اشاره کنیم که بنچمارکهای مخصوص گوشیهای هوشمند همیشه در مورد عملکرد واقعی این نوع محصولات صداقت ندارند.
دستیار هوشمند شرکت گوگل به نام Google Assistant که تا پیش از این تنها روی گوشیهای هوشمند سری پیکسل در دسترس بود، حالا مسیر عرضه را برای طیف وسیعتری از گوشیهای هوشمند قدیمی و جدید پشت سر میگذارد. این به معنای آن است که بهزودی تعداد بیشتری از کاربران قادر به استفاده از جدیدترین راهکار هوش مصنوعی ارائهشده توسط شرکت گوگل خواهند بود. اگرچه Google Assistant و Siri عملکرد فوقالعادهای در به نمایش گذاشتن ایمیلها یا حتی فراخوانی تصاویری که در هفته گذشته توسط دوربین گوشی شما در شهری خاص به ثبت رسیده است، دارند؛ اما دستیار هوشمند شرکت گوگل در برخی زمینهها، برتری محسوسی نسبت به همتای کوپرتینویی خود دارد. در ادامه با زومیت همراه باشید تا نیمنگاهی به برتریهای گوگل اسیستنت بر سیری داشته باشیم.
فراخوان سریع و مناسب دادهها از وب
شاید برخی پاسخهای دریافتی از گوگل اسیستنت با شک و شبهه همراه باشند؛ اما دستیار هوشمند شرکت اپل در جمعآوری دادههای مرتبط با درخواست کاربر از فضای وب، مهارت بیشتری دارد. گوگل اسیستنت در پاسخ به پرسشهایی نظیر «Who won the Best Director Oscar؟» یا «Who Wrote The Body In The Library» به ترتیب نام Damien Chazelle و Agatha Christie را پیش روی ما قرار داد.
در مقابل، سیری لیستی از فیلمها (که البته نام لالالند در میان آنها نبود) را برای پاسخ به پرسش اول در خصوص بهترین کارگردانی اسکار پیش روی ما قرارداد. نکته قابل توجه اینکه در پاسخ به پرسش دوم هم مجموعهای از نتایج جستجو، بر پایه استفاده از بینگ پیش روی ما قرار گرفت که البته این بار نام آگاتا کریستی بهعنوان نویسنده کتاب جسدی در کتابخانه هم به چشم میخورد. سیری در پاسخ دادن به پرسشهای به این سبک و سیاق، سؤالهای زیادی هم مطرح میکند. این در حالی است که گوگل اسیستنت کاملا سریع و سرراست، شما را به مقصد میرساند.
یافتن مکانهای نزدیک به شما
سیری و گوگل اسیستنت هر دو عملکرد خوبی در پیدا کردن رستورانها، جاذبههای گردشگری و کسبوکارهای اطراف موقعیت مکانی شما دارند؛ اما محصول تولیدی گوگل، اطلاعات مورد نیاز کاربر را در قالب استفاده از رابط کاربری مناسبتری پیش روی او قرار میدهد. نتایج ارائهشده در گوگل اسیستنت در قالب نمایش چرخ و فلکی ساده پیش روی کاربر قرار میگیرند و امکان دسترسی سریع به نتایج از طریق گوگل مپس هم وجود دارد. در مقابل، پیمایش در میان نتایج ارائهشده توسط سیری کمی سختتر است.
حافظه بهتر در به خاطر سپردن رفتار و گفتار کاربر
گوگل با ارائه گوگل اسیستنت تضمین کرده است که پاسخهای مفهومی و هوشمندانه پیش روی کاربر قرار دهد. این دستیار هوشمند در صورت مطرح کردن سؤالهای پشت سرهم و مرتبط، نتایج قابل قبولی در اختیار شما قرار خواهد داد و سیری هم در تعامل با پرسشهای پشت سر هم، تا حدودی عملکرد مشابه دارد. بهعنوان مثال در صورتی که از سیری در خصوص وضعیت هوا در سیدنی سؤال کنید و پرسش بعدی شما یک جمله ناقص شبیه به «و نیویورک؟» باشد، سیری وضعیت آب و هوای نیویورک را هم به شما اعلام خواهد کرد.
با تمام این تفاسیر، گوگل اسیستنت عملکرد بهتری در به خاطر سپردن الگوهای رفتاری و گفتاری شما دارد. بهعنوان مثال کافی است نام تیم فوتبال مورد علاقه خود را به گوگل اسیستنت بگویید تا این نام را به خاطر بسپارد. سیری با دریافت نام تیم فوتبال مورد علاقه شما، لیستی از نتایج تیم و بازیهای پیش رو را نمایش میدهد؛ اما در تعامل بعدی با گوگل اسیستنت، کافی است سؤال کنید «چه خبر از تیم مورد علاقه من؟» تا تمامی اطلاعات مرتبط با آن در مقابل شما قرار گیرد.
صحبت کردن به زبانهای مختلف
هیچ شکی نیست که گوگل اسیستنت محصولی است که با زیادهگویی، در مقابل مختصرگویی سیری اپل قرار میگیرد؛ اما این وراجی گوگل اسیستنت در مواردی نظیر ترجمه اصطلاحات و ضربالمثلها، کاربردی خواهد بود. بهعنوان مثال کافی است ترجمه «حال شما چطور است؟» یا «ساعت چند است؟» را به اسپانیایی از گوگل اسیستنت بخواهید تا پاسخ شما را با لهجهای معتبر اعلام کند.
در طرف مقابل، سیری گزینه سادهتر یعنی استفاده از Wolfram Alpha را برای ترجمه کلمات در دستور کار قرار میدهد و از همین رو برای ترجمه اصطلاحات، آنچنان کاربردی نیست و شما را از شنیدن تلفظ صحیح عبارات مختلف نیز بینصیب خواهد گذاشت. با این تفاسیر، در صورتی که شما هزاران کیلومتر از منزل فاصله دارید، گوگل اسیستنت در یافتن سرویس بهداشتی، گزینه کاربردیتری در مقایسه با سیری خواهد بود.
قابلیتهایی فراتر از دستیار مجازی
گوگل اسیستنت عملکردی فراتر از یک دستیار مجازی در اختیار شما قرار میدهد. این راهکار نرمافزاری امکان خواندن شعر، بیان لطیفه یا حتی همراهی با شما در بازیهای ویدئویی خواهد داشت. این در حالی است که سیری فعلا از این قابلیتها بیبهره مانده و در موارد مشابه سعی میکند شما را به اپ استور راهنمایی کند تا ادامه مراحل را شخصا عهدهدار شوید.
شاید این توانایی گوگل اسیستنت را باید به ادغام رابط کاربری مناسب در این نرمافزار دستیار مجازی و البته بهرهگیری بهینه از امکان مدیریت دادهها در فضای وب مربوط دانست. در واقع گوگل اسیستنت راهکارهایی فراتر از آنچه توسط یک افزونه ساده نرمافزاری ارائه میشود، پیش روی شما قرار میدهد.
درست ده سال پیش بود که جان گاردنر به زمین افتاد و دچار آسیب نخاعی شد. از آن پس، از استخوان ترقوه به پایین هیچکدام از اعضای بدن وی عملکردی نداشت و او برای ارتباط با دیگران به دستگاههای کمکی وابسته بود. درحالیکه تاکنون فناوریهای متعدد و شاید بسیار گرانقیمتی برای ارتباط معلولان با هر درصد و ناتوانایی معرفی شدهاند (مانند فناوری خاصی که به استیون هاوکینگ اجازهی صحبت از طریق حرکت سر یا چشمانش را میدهد)، محققان به دنبال راهی مؤثرتر و متفاوت برای ارتباط برقرار کردن با استفاده از فعالیت مغز هستند. تیمی با رهبری پروفسور جیمی هندرسون در مرکز مغز و اعصاب دانشگاه استنفورد، در حال انجام آزمایشهای بالینی برای یک رابط ماشینی-مغزی هستند که فعالیتهای مغزی را به دو صورت خارجی و ایمپلنت مغزی بخواند و با تکیه به آن اطلاعات و علوم جدید، یک سیگنال ارتباطی خلق کند.
این فرایند بسیار ساده است؛ طی چندین آزمایش بالینی روی سه فرد معلول، شاملِ گاردنر، پژوهشگران یک مسیر سیلیکونی مشتمل بر ۱۰۰ میلهی کوچک بهسوی قشر حرکتی (قسمتی از مغز که عهدهدار حرکت است) این سه فرد قرار دادند. از آنجا که افراد تمایل داشتند بخشهای مختلف بدن را حرکت دهند، فرصتی برای محققان فراهم شد تا فعالیت مغزی و کد هر سیگنال ناشی از حرکات را رمزگشایی و ثبت کنند. آنگاه افراد داوطلب میتوانستند نشانگر متصل به ایمپلنت را کنترل کنند، بدین ترتیب آنها توانستند ۶ تا ۸ کلمه در دقیقه تایپ کنند.
هندرسون با توجه به دستاورد جدید خود اظهار کرد: «ما هرچه بیشتر دربارهی چگونگی کار قشر حرکتی مغز بیاموزیم، میتوانیم رمزگشایی بیشتری خلق کنیم که برای دستیابی کاملتر به بخشهای مختلف مغز لازم است. این دستاورد ۲ تا ۴ برابر سریعتر از مکانیزمهای رابطی ماشینی-مغزی است.»
گاردنر میگوید هنگامی که آن ایمپلنت را توسط جراحی بدون درد درون مغز او قرار دادند، او وجود یک جسم خارجی را احساس میکرد که این حس، کمی او را به چالش کشید. گاردنر به محققان گفته بود که صدا یا احساس لرزش، مانند این است که فردی از یک دریل برقی استفاده میکند.
گاردنر پس از مدتها تمرین جهت سازگاری با این فناوری، زمانی که بهبود یافت، قادر بود بهطور متوسط هشت و نیم کلمه در دقیقه تایپ کند. اگرچه یک ایمیل کوتاه ۲۰ کلمهای چیزی حدود ۵ دقیقه زمان میبرد؛ او میگوید در مقایسه با زمانی که فناوریهای اولیه استفاده میکرد، احساس رضایت بیشتری دارد. او همچنین میگوید این فناوری حداقل ۵ برابر سریعتر از فناوریهای مشابه پیشین است و او به پیشرفت این مکانیزم امید دارد.
پیانو بدون شک یکی از زیباترین سازهای موسیقی است و خب خیلیها وقتی از دور به منظره یک پیانیست در حال نوازندگی خیره میشوند داستانهای پر رمز و راز زیادی ذهنشان را به چالش میکشد.
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]صنم بیاناتی: آنهایی که پیانو مینوازند ساعتها در روز تمرین میکنند ، مرتب یک قطعه را تکرار میکنند ،تکراری که نوعی تمرین برای رسیدن به کمال رضایت مندی در اجرای یک قطعه موسیقیایی است.[/font] [/font] البته تا اینجای کار ماجرای عجیبی در میان نبوده است. داستان پیانو و نوازندگان آن وقتی عجیب میشود که آثار هنری خارقالعادهای از اذهانی بیرون میآید که به هیچ عنوان شانس در نهایی شدن آنها دخیل نخواهد بود.
در واقع این خود ساز و تکهها و قطعاتش نیستند که چنین هنرنمایی میکنند بلکه این مغز متفاوت موزیسینهاییست که با پیانو یک اثر فوقالعاده را خلق میکنند. بله، موضوع بر سر یک ذهن متفاوت و یک مغز متفاوت است.
موضوع این است که پیانو و نواختن آن پیانیستها را به افراد متفاوتی از نظر مغزی تبدیل میکند.
دلیلش همین جاست؛ پیانیستها هم مانند همه دیگر انسانها در شرایطی متولد میشوند که یک نیمکره مغزشان آمادگی بیشتری برای انجام کارها دارد. این موضوع اتفاق عجیبی نیست. همه ما آدمها دست ترجیحی داریم که با آن خودکارمان را نگه میداریم و مینویسیم یا با همان دست با قاشق غذا میخوریم. موضوعی که به دست راست یا دست چپ بودن مشهور است که این اتفاق به همان نیمکره فعال مغز مربوط میشود.
اما داستان درباره پیانیستها متفاوت است. آنها از مغزی با دو نیمکره فعال و درگیر بهرهمند هستند. چرا؟ چون مادامیکه در حال نواختن هستند از هر دو دست خود استفاده میکنند، همین باعث میشود هر دو نیمکره مغزشان درگیر و فعالیت شود.
اگر یکی از دستها بخواهد ضعیفتر عمل کند، نواختن پیانو جواب نخواهد داد. بدون مهارت استفاده از دو دست در نواختن پیانو، در بهترین حالت ممکن صدای ناهماهنگ و نامتعارفی از ساز خارج شود.
این ضرورت استفاده از هر دو دست مغز را بر آن میدارد تا خودش را به شکل موثری با شرایط هماهنگ کند. اگرچه همه افراد دست قویتری دارند که میتواند دست راست یا چپ باشد اما با تمرین استفاده از هر دو دست در نواختن این ساز جذاب، هر فردی میتواند به مرور به یک پیانیست واقعی تبدیل شود. در واقع دست ضعیفتر آرام آرام قدرت میگیرد و خودش را همتای دست قوی اولیه خواهد کرد.
[font=Nassim, tahoma]2- پیانستها چند کارههای منطقی هستند[/font]
یک نوازنده پیانو خیلی راحتتر از دیگران میتواند بین لوب فرونتالهای مغزش ارتباط برقرار کند (قسمتهای قدامی دو نیمکره مخ)
در واقع این بخش کاربردی از مغز، شامل پاسخهای کنترل احساسات، رفتار اجتماعی و انگیزهها میشود. بنابراین خیلی مهم و کارآمد خواهد بود اگر شما بتوانید به راحتی به این قسمت از مغز دسترسی داشته باشید.
در همین راستاست که نوازندگان پیانو قدرت بیشتری در حل مشکلات و انجام چند کار در عین درستی و با روشهای منطقی دارند و خب البته همه اینها میتواند از ذهن خلاقشان نشات بگیرد که انجام چند کار همزمان و مهارت رفع مشکلات را برایشان آسان میکند.
[font=Nassim, tahoma]3- آنها آزادانه خود قابل اعتمادشان را نشان میدهند[/font]
تحقیقی که به وسیله دکتر آنا پینهو انجام شده نشان میدهد تمرین زیاد و کارساز نوازندهها آن قسمت از مغز را که پاسخهای کلیشهای میدهد خاموش میکند. در عوض این نوازندهها در چنین مواقعی پاسخهای واقعی و درست درباره اینکه واقعا چه کسی هستند و اینکه با موسیقی چه چیزی را میخواهند بگویند ارائه خواهند داد.
در واقع بین آنها پاسخهای کلیشهای و معمول با واژههای شناخته شده وجود ندارد. (این موضوع بخصوص در زندگی روزمره که نشان دادن خود واقعی آدمها از ضروریات است بسیار جواب خواهد داد.)
[font=Nassim, tahoma]4- آنها از انرژی مغز خود به شکل تاثیر گذارتری استفاده میکنند[/font]
در قسمت مهارتهای حرکتی انرژی کمتری از مغز گرفته میشود. بنابراین وقتی شما به مهارتهای حرکتی خود مسلط هستید طبیعیست که خون و انرژی کمتری بابت انجام این مهارتها به این قسمت از مغز ارسال میشود در نتیجه این انرژی آزاد شده و به سایر قسمتهای دیگر مانند بخش عبارات و ارتباطات عاطفی نسبت به آهنگ فرستاده میشود.
[font=Nassim, tahoma]5- آنها قدرت گفتار فوقالعادهای دارند (منظور زبان روزمره نیست)[/font]
در مطالعهای که به وسیله دکتر چارلز لیمب انجام شده است، مشخص شده وقتی پیانیستها بداهه سازی میکنند، قسمتی از مغز که شامل مرکز زبان است به طور غیر قابل باوری فعال میشود.
جدا از اینکه این اتفاق یک مهارت حرکتی است اما وقتی بر اثر صدا زده شدن، یک پیانیست در حالت پاسخگویی قرار میگیرد، میتواند با دیگر همتایان خود گفتگو کند. (گفتگو در حین نواختن پیانو انجام میشود)
به طور کلی موضوع این است که پیانیستها بینظیر هستند.
بنابراین به همه افراد توصیه میشود اگر در خانه پیانو یا کیبورد دارند حتما روزی دست کم 5 دقیقه از وقت خود را بر روی کار کردن با آن بگذرانند. کسی چه میداند ؛ شاید شما سرگئی راخمنینف یا فردریک شوپن بعدی باشید. در بدترین حالت ممکن دست کم از این بعد خیلی خوب یادتان میآید که سوئیچ ماشین خود را کجا گذاشتهاید و مجبور نخواهید بود یکساعتی دنبال آن بگردید. [font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]منبع: لایف هک[/font][/font]
برای آنهایی که گیتار مینوازند هیچ چیز جذابتر از برداشتن گیتار و نواختن آکوردها نخواهد بود. در عین حال گوش دادن به گیتار نوازی فردی که اتفاقا حرفهای میزند میتواند شنونده را حسابی مسحور خود کند.
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]صنم بیاناتی: گیتار نوازی درست و حسابی میتواند غلیان احساسات را در بر داشته باشد و البته به یک موزیک خاص رنگ و رمق ویژهای بدهد. بسیاری از نوازندههای گیتار ضمن نوازندگی به آرامش خاصی میرسند و گویی که گیتار زدن به منزله نوعی مراقبه برای آنها محسوب میشود و ضمن خلق یک اثر موسیقیایی میتوانند با هنر گیتار نوازی آن را به یک اثر فوقالعاده تبدیل کنند. با همه این تفاسیر چطور نوازندگی گیتار میتواند بر روی مغز این افراد تاثیر بگذارد؟[/font] [/font] دانشمندان همواره به دنبال کشف دلایل بیشتری در این رابطه بودند که چرا کارکرد مغزی گیتاریستها با سایر آدمها متفاوت است.
آنچه که دانشمندان در این زمینه به دست آوردهاند بسیار شگفت انگیز است. نتیجه این تحقیقات را در ادامه بخوانید؛
[font=Nassim, tahoma]گیتاریستها میتوانند مغزهای همگامی داشته باشند[/font]
اشتباه نخواندهاید، تحقیقی که در سال 2012 در برلین بر روی مغز گیتاریستها تمرکز کرده است، 12 جفت گیتاریست را انتخاب کرده و از آنها خواسته مادامیکه از مغز ایشان اسکن میشود همگی یک قطعه مشترک موسیقی را بنوازند.
در طول این آزمایش آنچه محققان کشف کردند نتیجهای شگفت انگیز بود که بین هر جفت از گیتاریستها دیده شد؛ مغزهای آنها کاملا با یکدیگر همگام و هماهنگ شده بود. میدانید یعنی چه؟ شبکههای عصبی در آن قسمت از مغز که به کارکردهای اجتماعی و تولید موسیقی مربوط میشود مادامیکه گیتاریستها در حال نواختن بودند در فعالترین حالت خود قرار داشتند. به بیان دیگر قدرت برقراری ارتباط آنها با یکدیگر حین نواختن یک قطعه موسیقی به شکل استثنایی بالا بود.
[font=Nassim, tahoma]گیتاریستها از درک شهودی عالی برخوردارند[/font]
در توصیف درک شهودی میتوان اینطور توضیح داد: "توانایی برای درک موضوعی به طور غریزی و بدون نیازه به استدلال آگاهانه" و خب این موضوع درست وقتی اتفاق میافتد که دو نفر با یکدیگر در حال نواختن گیتار هستند.
توانایی هماهنگی و همگام سازی مغز خود با دیگری نشات گرفته از استعدادی بصری توسعه یافته است که نشان میدهد گیتاریستها یک مهارت و البته چابکی عمیق در این زمینه دارند. نه تنها مغز آنها با گیتاریست دیگر هماهنگ میشود بلکه آنها میتوانند قبل و بعد از یک آکورد پیش بینی کنند که قرار است همین حالا در نواختن یک قطعه چه اتفاقی بیفتد آن هم بدون اینکه آگاهی قبلی در این مورد داشته باشند.
همه چیز دراینباره توضیحی است از یک "شیمی" خاص بین دو نوازنده در یک باند موسیقی و اینکه چرا بسیاری از باندها از برادرهایی تشکیل شده که قطعا ارتباط بسیار قویتری دارند.
این اتفاق همچنین به این موضوع مربوط میشود که یک فرد چطور طرز نواختن گیتار را یاد میگیرد. مادامیکه سایر موزیسینها نواختن موسیقی را از طریق خواندن نتها از روی کاغذ یاد میگیرند، اما گیتاریستها معمولا با گوش دادن به نواختن دیگر نوازندهها گیتار زدن را یاد میگیرند.
این موضوع همچنین نشان میدهد گیتاریستها از مهارتهای استثنایی بداهه و البته قدرت فکری سریعی بهرهمند هستند.
[font=Nassim, tahoma]گیتاریستها بیشتر از خلاقیت ناخودآگاه ذهنشان استفاده میکنند[/font]
یکی دیگر از تحقیقات بر روی گیتاریستهای تنها متمرکز شده است. نتیجه به دست آمده در این تحقیق بسیار جالب توجه است. به این ترتیب که محققان دریافتند گیتاریست خیلی راحت قسمت آگاه مغز خود را غیر فعال میکنند چون در واقع قسمت ناخودآگاه مغز آنها فعال است و آنها از خلاقیت ناخودآگاه خود بدون صرف وقت برای فکر کردن و البته با تاثیر گذاری بیشتر بهره میبرند.
این منطقه بخصوص از مغز؛ محل اتصال گیجگاهی، معمولا با جهت گیری اهداف بلند مدت غیر فعال میشود تا با متوقف کردن حواسپرتی، هدفهای نهایی شده را دنبال کند و به دست بیاورد.
این پروسه در تضاد با افراد غیر گیتاریست است چه اینکه آنها نمیتوانند قسمت آگاه مغزشان را خاموش کنند و این بدان معناست که آنها آگاهانه در به آنچه که مینوازند بیشتر فکر میکنند.
البته همه این توضیحات به این معنا نیست که نواختن از طریق ناخودآگاه قابل یادگیری نیست. مادامیکه قابلیت انعطلاف پذیر بودن مغز اجازه میدهد ارتباطات جدید بر اثر تکرار در تمرینها شکل بگیرد، مغز گیتاریست میتواند به مرور زمان توسعه بیشتری پیدا کند. به همین دلیل همواره چیزی در مورد نواختن گیتار وجود دارد که آن را خاص و ویژه میکند.
[font=Nassim, tahoma]نتیجه[/font]
حالا که ما میدانیم موزیسینها مغز خلاق و قدرت تفکر سریعی دارند، باید این را هم یادمان باشد که درباره نوازندههای گیتار چیزی فراتر از سایر موزیسینها وجود دارد؛ چیزی که بسط شهودی (بالا بودن قدرت درک شهودی) یا یک المان (عنصر) معنوی نامیده میشود. نکته به اثبات رسیده دیگر اینکه گیتاریستها میتوانند خودشان را پروش بدهند و اصلاح کنند.
ارسال کننده: motlagh - 22-03-2017, 05:05 PM - انجمن: گفتگوی آزاد
- بدون پاسخ
هوای تهران با شاخص 38 در وضعیت پاک قرار گرفت.
[font=Nassim, tahoma]در دومین روز سال 1396 هوای تهران در شرایط پاک قرار گرفته است و بر اساس اطلاعات شرکت کنترل کیفیت هوا شاخص ذرات معلق کمتر از دو و نیم میکرون در امروز 38 است. [/font]
[font=Nassim, tahoma]گفتنی است روز گذشته هوای پایتخت با شاخص 52 سالم بود.[/font]
مهر نوشت: نماهنگ «پرسون پرسون» به خوانندگی حجت اشرف زاده و تهیه کنندگی لیلا بلوکات با موضوع کودکان کار، بی سرپرست، سندروم دان و دارای بیماری های خاص در فضای مجازی منتشر شد.
[font=Nassim, tahoma] همزمان با فرا رسیدن سال نو و فصل بهار حجت اشرف زاده خواننده موسیقی ایرانی با همکاری بنیاد خیریه مهر لیلا به سرپرستی لیلا بوکات بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر نماهنگ «پرسون پرسون» را با همراهی کودکان کار بی سرپرست، سندروم دان و بیماریهای خاص در فضای مجازی منتشر کرد.
در این نماهنگ که شب گذشته نیز از شبکه دوم سیما پخش شد، لیلا بلوکات تهیه کننده، حجت اشرف زاده خواننده، مجید مظاهری تنظیم کننده و کیوان ملک مطیعی به عنوان کارگردان حضور دارند.[/font]
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma] ایسنا نوشت: برنامه «مجازیست» در نوروز96، زیستِ مجازی کاربران فضای مجازی و آداب رفتاری آنها را برای بینندگان شبکه افق، روایت میکند.[/font][/font]
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]برنامه «مجازیست» بهدنبال آن است که با روایت سبک ِزندگی فعالان سایبری و آداب رفتاری در فضای مجازی، پنجرهای جدید به دنیای مجازی بگشاید.[/font] موضوعاتی نظیر هنجار گروههای تلگرامی، حمله و حمایت کامنتی، چالش و کمپینهای مجازی، مدیریت زمان، حریم شخصی، آداب معاشرت در فضای مجازی، روزمرهنگاری و ... دستمایه فصل اول برنامه «مجازیست» است که در قالب آیتمهای مستند یک مجازیست، مصاحبه سلفی، دوربین مخفی، گپوگفت مجازی، خاطرات یک مجازیست، پستخوانی نوروزی و ... بهتصویر کشیده میشود. نام برنامه «مجازیست» از ترکیب دو کلمۀ مجازی و زیست که به معنای زیست ِمجازی یا همان سبک زندگی مجازیست گرفته شده و قرار است در این برنامه برخلاف برنامههای رایج فضای مجازی تلویزیون که جنبه فناوری داشته و یا با آسیبشناسی به معایب این فضای نگاه دارد به محتواهای تولیدی در این فضا و سبک و چگونگی زندگی کاربران فضای مجازی بپردازد. فصل اول «مجازیست» به تهیهکنندگی حسن حبیبزاده و اجرای مجید لیاقی تهیه و تولید شده و سردبیری آن را سیدفرشاد عریضی برعهده دارد. احمدرضا زارعی، محمدسعید غلامی، نازنین چیتساز، شکوفه بهادری، عباس توپچی، علی بیگی و امیر استواری از دیگر عوامل این برنامه تلویزیونی هستند. این برنامه که پیش از این قرار بود بهصورت هفتگی روی آنتن شبکه افق برود، با اعمال تغییراتی در نوروز96، هرشب ساعت22 و تکرار آن هر روز ساعت8 صبح پخش میشود.[/font]
به گزارش خبرآنلاین، پاول دوروف مؤسس و مدیر تلگرام ضمن تبریک نوروز به ایرانیها و جامعه فارسیزبانان در سراسر جهان ادامه داد: "اینیکی از روزهای سال است که ارزش جشن گرفتن دارد. در شرایطی که روزها طولانیتر از شب میشود من آرزو میکنم. یکی از خواستههای من این است که کیفیت رسانه افزایش پیدا کند. متأسفانه، هربار که مقالهای درباره تکنولوژی یا سیستمهای پیامرسان میخوانم، متوجه میشوم که بعضی از بخشهای آن نادرست است. مثلاً هفته گذشته درباره شکاف امنیتی در واتس اپ و تلگرام خواندم درحالیکه این مطلب ربطی به تلگرام نداشت.
حتی بعدازاینکه من اظهارات رسمی دراینباره کردم{[font=Nassim, Tahoma, Arial]لینک[/font]}، تنها برخی از رسانهها خبر غلط منتشرشده را تصحیح کردند. اینیکی از دهها مواردی است که شاهد تخریب رسانهای تلگرام هستیم. چرا که آنها هرروز بخشی از واقعیت را قربانی فروشهای تبلیغاتی خود میکنند. اجازه دهید ابراز امیدواری کنیم که این وضع تغییر کند و از سوی دیگر تلاش کنیم تا خبرنگاران مسئول و پاسخگو بسازیم تا مانع از غفلت خبری و کارهای غیرحرفهای آنها شویم. "