تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
  • سردر
  • جستجو
  • فهرست اعضا
  • سالنامه
  • راهنما
درود مهمان گرامی! ورود ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌:
گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum › پردیس فناوری کیش › گفتگوی آزاد v
« قبلی 1 … 872 873 874 875 876 … 1005 بعدی »

پاسخ امام مهدي به (ابو المهدي ) كه آمده است تا با سخنان بیهوده ما را مشغول واز كارمان

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
پاسخ امام مهدي به (ابو المهدي ) كه آمده است تا با سخنان بیهوده ما را مشغول واز كارمان
جنود الهدى آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 14
موضوع‌ها: 9
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 0
#1
25-08-2018, 08:53 PM
سر الشفاعه

الإمام ناصر محمد اليماني
24 - 02 - 1434 هـ
06 - 01 - 2013 مـ
06:26 صــــ
ـــــــــــــــــــــــــ ـــ

پاسخ امام مهدي به (ابو المهدي ) كه آمده است تا با سخنان بیهوده ما را مشغول واز كارمان بازدارد ، پس بیا علمی به تو بیاموزیم كه با آن بندگان را از عبادت بندگان خارج و به عبادت پروردگار بندگان درآوري 


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين أجمعين وعلى من تبع نهجهم إلى يوم الدين من أوّلهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآلهم وأسلّم تسليماً لا نفرق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أما بعد..
خداوند تعالی می فرماید :
{ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ}
صدق الله العظيم [لقمان:6]
{و بعضي از مردم سخنان بيهوده را مي‌خرند تا مردم را از روي ناداني، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهي را به استهزا گيرند؛ براي آنان عذابي خوارکننده است!}
ای مرد چرا با سخن بازی و سرگرمی مردم را از تدبر و تفکر در بیان حق قران باز می داری ؟ بیا علمی به تو بیاموزیم که برای اسلام و مسلمین سودمند باشد و با آن بندگان را از عبادت بندگان خارج و به عبادت پروردگار بندگان برسانی 

ای مرد خداوند امام مهدی را زمانی بر می انگیزد که مسلمانان از دین حق گمراه شده و به سبب اعتقاد به شفاعت بندگان در محضر خداوند به خدا مشرک شوند وامید وار باشند بندگانی از انبیاء و مقربین در درگاه رب العالمین شفاعتشان را کنند .آنان نسبت به هشدار خداوند در محکم قران عظیم کافر شدند که می فرماید :
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (51)}
صدق الله العظيم [الأنعام]
{و به وسيله آن (قرآن)، کساني را که از روز حشر و رستاخيز مي‌ترسند، بيم ده! (روزي که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌اي جز او [= خدا] ندارند؛ شايد پرهيزگاري پيشه کنند!}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}
صدق الله العظيم [السجدة:4] 
{خداوند کسي است که آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز آفريد، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت؛ هيچ سرپرست و شفاعت کننده‌اي براي شما جز او نيست؛ آيا متذکر نمي‌شويد؟!}
و به این فرموده خداوند تعالی نیز کافر شده اند که :
{وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ}
صدق الله العظيم [البقرة:48]
{و از آن روز بترسيد که کسي مجازات ديگري را نمي‌پذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته مي‌شود؛ و نه غرامت از او قبول خواهد شد؛ و نه ياري مي‌شوند.}
به فرموده خداوند تعالی کافرشده اند که :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿254﴾}
صدق الله العظيم [البقرة]
{اي کساني که ايمان آورده‌ايد! از آنچه به شما روزي داده‌ايم، انفاق کنيد! پيش از آنکه روزي فرا رسد که در آن، نه خريد و فروش است ، و نه دوستي ، و نه شفاعت؛ و کافران، خود ستمگرند.}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}
صدق الله العظيم [الممتحنة:3]
{هرگز بستگان و فرزندانتان روز قيامت سودي به حالتان نخواهند داشت؛ ميان شما جدايي مي‌افکند؛ و خداوند به آنچه انجام مي‌دهيد بيناست.}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْماً لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئاً}
صدق الله العظيم [لقمان:33]
{اي مردم! تقواي الهي پيشه کنيد و بترسيد از روزي که نه پدر کيفر اعمال فرزندش را تحمل مي‌کند، و نه فرزند چيزي از کيفر (اعمال) پدرش را؛ }
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{ وَذَرِ‌ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّ‌تْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ‌ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا}
صدق الله العظيم [الأنعام:70]
{و رها کن کساني را که آيين (فطري) خود را به بازي و سرگرمي گرفتند، و زندگي دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآوري نما، تا گرفتار اعمال خود نشوند! جز خدا، نه ياوري دارند، و نه شفاعت‌کننده‌اي! و هر گونه عوضي بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد؛ }
پس برای آنانکه به خدا ایمان نمی آورند جز اینکه ایمانشان را به شرک بندگان مقرب آلوده کرده اند آشکار می شود که پدرانشان با عقاید باطلشان آنان راساخته اند و هیچ یک از انبیاء و اولیای راستین خداوند جرات ندارند د رپیشگاه خداوند شفاعتشان را کنند و می گویند :
{فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ ﴿١٠٠﴾ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ﴿١٠١﴾}
صدق الله العظيم [الشعراء]
{ شفاعت‌کنندگاني براي ما وجود ندارد،و نه دوست گرم و پرمحبتي!}
و چه بسا یکی از سوال کنندگان بپرسد که آیا خداوند عقیده شفاعت را از همه مخلوقات خود در آسمان ها و زمین نفی کرده است ؟و آیا کسی که به عقیده شفاعت بندگان در محضر خداوند اعتقاد داشته باشد مشرک است ؟ پس جواب را به خداوند واگذار می کنیم که در محکمات کتاب می فرمایند :
{وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١٨﴾}
صدق الله العظيم [يونس]
{ و مي‌گويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آيا خدا را به چيزي خبر مي‌دهيد که در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتاياني که قرار مي‌دهند!}
و چه بسا سوال کننده دیگری بگوید :
و عکس العمل بندگان مکرم خداوند که مردم به شفاعت آنان در محضر خداوند اعتقاد داشتند و به زیارت قبرهایشان می رفتند ، و از آنان طلب شفاعت می کردند ، چه خواهد بود ؟ پس جواب را مستقیما به آیات محکم کتاب پروردگار واگذار می کنیم که می فرمایند :
{إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ}
صدق الله العظيم [فاطر:14] 
{اگر آنها را بخوانيد صداي شما را نمي‌شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمي‌گويند؛ و روز قيامت، شرک (و پرستش) شما را منکر مي‌شوند،}
"آیا صاحبان این اجساد که در قبرها هستند، مرده اند و چون ارواحشان نزد پروردگارشان است ، دعای آنان را نمی شوند ؟" پس جواب را مستقیما به پروردگار واگذار می کنیم که در آیات محکم کتاب می فرمایند :
{وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ (20) أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (21)}
صدق الله العظيم [النحل]
{معبودهايي را که غير از خدا مي‌خوانند، چيزي را خلق نمي‌کنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! آنها مردگاني هستند که حيات ندارند؛ و نمي‌دانند (عبادت‌کنندگانشان) در چه زماني محشور مي‌شوند!}
و آیا تمام بندگان مکرم خداوند یعنی انبیاء و اولیاء جرات تمی کنند در محضر پروردگار معبود بندگان را شفاعت کنند ؟ زیرا که در محکمات کتاب آمده است که ابراهیم علیه السلام در عذاب قوم لوط مجادله کرد و مهلتی خواست. پس از اینکه حضرت لوط عليه الصلاة والسلام علیه قومش دعا کرد؛ابراهیم مهلت خواست تا دو باره آنان را به راه راست دعوت کند شاید که هدایت شوند و خداوند تعالی می فرمایند : 
{فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَ‌اهِيمَ الرَّ‌وْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَ‌ىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٤﴾ إِنَّ إِبْرَ‌اهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ ﴿٧٥﴾ يَا إِبْرَ‌اهِيمُ أَعْرِ‌ضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ‌ رَ‌بِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ‌ مَرْ‌دُودٍ ﴿٧٦﴾}
صدق الله العظيم [هود]
{هنگامي که ترس ابراهيم فرو نشست، و بشارت به او رسيد، درباره قوم لوط با ما مجادله مي‌کرد(۷۴)...چرا که ابراهيم، بردبار و دلسوز و بازگشت‌کننده (بسوي خدا) بود!(۷۵)اي ابراهيم! از اين (درخواست) صرف‌نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسيده؛ و بطور قطع عذاب (الهي) به سراغ آنها مي‌آيد؛ و برگشت ندارد!(۷۶)}
همچنین حضرت نوح عليه الصلاة والسلام پروردگارش را خواند و برای پسرش از عذاب خدا در خواست شفاعت کرد . پس جواب خداوند به نوح در مورد درخواست شفاعت برای پسرش چه بود ؟ پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾}
صدق الله العظيم [هود]
{فرمود: «اي نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحي است [حاصل عملی ناشایست است]! پس، آنچه را از آن آگاه نيستي، از من مخواه! من به تو اندرز مي‌دهم تا از جاهلان نباشي!!»(۴۶) عرض کرد: «پروردگارا! من به تو پناه مي‌برم که از تو چيزي بخواهم که از آن آگاهي ندارم! و اگر مرا نبخشي، و بر من رحم نکني، از زيانکاران خواهم بود!»(۴۷)}
و همچنین در مورد حضرت محمد صلى الله عليه وآله وسلم و مومنان زمانی که در مورد قومی که هدایت پذیر نبوده و به پروردگار مشرکند مجادله می کنند و خداوند می فرماید :
{هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109)}
صدق الله العظيم [النساء]
{آري، شما همانا هستيد که در زندگي اين جهان، از آنان دفاع کرديد! اما کيست که در برابر خداوند، در روز رستاخيز از آنها دفاع کند؟! يا چه کسي است که وکيل و حامي آنها باشد؟!}
پس ای ناصر محمد حقیقت شفاعت را به ما یاد بدهپس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}
صدق الله العظيم [الزمر]
بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازمي‌گردانند!
"ولی ای ناصر محمد یمانی منظور خداوند از نفی شفاعت بندگان در محضر پروردگار چیست ؟ و سپس خداوند شفاعت را فقط به خودش که شریک و همتایی ندارد اختصاص می دهد ، پس او نزد چه کسی شفاعت می کند و او از همه چیز بزرگتر است و بعد از او چیزی وجود ندارد و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست !"پس به جواب پروردگار از محکم کتاب اکتفا می کنیم که می فرماید :
{{ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ }}صدق الله العظيم [يوسف:64]
{خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است»}
پس هرکس که اعتقاد داشته باشد که خداوند از پدر و مادرش و همه انبیاء و رسولان مهربانتر است بحق شهادت داده است که خداوند از پدر و مادرش و فرزندانش و همه مردم رحیم تر است پس بجای شفاعت خداوند شفاعت را از غیر پروردگار طلب نمی کند 
وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
و چه بسا یکی از سوال کنندگان بگوید : منظور شما از شفاعت ارحم الراحمین چیست ؟

آیا خداوند نزد کس دیگری برای بندگانش شفاعت می کند پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}صدق الله العظيم [الزمر]

{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازمي‌گردانند!»}
قصد خداوند این است که کسانی که از پروردگارشان می خواهند تا به آنان رحم کرده و عذابشان نکند از آنجا که وعده خدا حق است و او ارحم الراحمین است ؛ درخواهند یافت که رحمت خداوند نزد نفسش از غضب و عذاب پروردگار شفاعت خواهد کرد ولی اغلب مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر اینکه به سبب فهم نادرستشان از عقیده شفاعت ایمانشان را به شرک آلوده کنند 
و چه بسا شخص دیگری از کسانی که در قلبشان از پیروی حق انحراف هست از کسانی که آیات محکمات روشن در نفی شفاعت را پشت خود می اندازند واز ظاهر آیات متشابه که در آن سبب تحقق شفاعت در نفس خداوند آمده است ، پیروی می کنند بگوید که ناصر محد یمانی صبر کن مگر خداوند تعالی نفرموده است که :
{مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}[البقرة:255]
{کيست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟!} 
{يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إلاّ مَنْ أذِنَ لَهُ الَّرحْمنُ وَرَضِي لَهُ قَوْلاً}
[طه:109]
{در آن روز، شفاعت هيچ کس سودي نمي‌بخشد، جز کسي که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضي است.}
{وِلا يَمْلِكُ الّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُون} 
[الزخرف:86]
{کساني را که غير از او مي‌خوانند قادر بر شفاعت نيستند؛ مگر آنها که شهادت به حق داده‌اند و بخوبي آگاهند!}
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْ‌ضَىٰ ﴿٢٦﴾}
[النجم]صدق الله العظيم
{و چه بسيار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودي نمي‌بخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی اجازه دهد و راضی شود}
پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ( 31 )حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ( 32 ) وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ( 33 ) وَكَأْسًا دِهَاقًا ( 34 ) لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا كِذَّابًا ( 35 ) جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ( 36 ) رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ( 37 )}
صدق الله العظيم [النبأ]
{مسلما براي پرهيزگاران نجات و پيروزي بزرگي است(۳۱)باغهايي سرسبز، و انواع انگورها،(۳۲)و حورياني بسيار جوان و هم‌سن و سال،(۳۳)و جامهايي لبريز و پياپي (۳۴)در آنجا نه سخن لغو و بيهوده‌اي مي‌شنوند و نه دروغي!(۳۵)اين کيفري است از سوي پروردگارت و عطيه‌اي است کافي! (۳۶)همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است، پروردگار رحمان! و هيچ کس حق ندارد بي اجازه او سخني بگويد!(۳۷)}
ولی خداوند گروهی از متقیان را از خطاب پروردگار مستثنی کرده است زیرا که آن گروه سخن صواب خواهند گفت و آنان جرآت نمی کنند در محضر پروردگار معبوداز بندگان شفاعت کنند و بنابراین از گروهی ازمتقیان استثناء شده اند آنان که سخن صواب خواهند گفت و در نزد پروردگار برای بندگان طلب شفاعت نمی کنند . آنان دانستند که خداوند ارحم الراحمین است واز همه بندگان به بندگانش رحیم تر است و وعده او حق بوده و او ارحم الراحمین است ، پس چگونه از روی رحمت ، جرات طلب شفاعت برای بندگان بکنند بنابراین خداوند فرموده است :
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ( 38 )}صدق الله العظيم [النبأ]
{{ روزی که «روح» و «ملائکه» در یک صف می‌ایستند و هیچ کس، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمی‌گوید، و سخن صواب می گوید!}}
و سوالی که مطرح می شود این است که چرا می بینیم گروهی از متقین نمی توانند الرحمن را مورد خطاب قرار دهند ؟ طبق فرموده خداوند که می فرماید :
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ( 31 ) حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ( 32 ) وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ( 33 ) وَكَأْسًا دِهَاقًا ( 34 ) لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا كِذَّابًا ( 35 ) جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ( 36 ) رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ( 37 )}
صدق الله العظيم [النبأ] 
{مسلما براي پرهيزگاران نجات و پيروزي بزرگي است(۳۱)باغهايي سرسبز، و انواع انگورها،(۳۲)و حورياني بسيار جوان و هم‌سن و سال،(۳۳)و جامهايي لبريز و پياپي (۳۴)در آنجا نه سخن لغو و بيهوده‌اي مي‌شنوند و نه دروغي!(۳۵)اين کيفري است از سوي پروردگارت و عطيه‌اي است کافي! (۳۶)همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است، پروردگار رحمان! و هيچ کس حق ندارد بي اجازه او سخني بگويد!(۳۷)}
و جواب :
آنان رضوان خداوند نعیم اعظم را وسیله ای برای تحقق نعیم کوچک قرار دادند و به بهشت جنت راضی و خوشحال شدند ولی خداوند از متقینی از گروه مکرمین که قبول نکردند که به بهشت برده شوند اذن خطاب می دهد زیرا آنان به دنبال بهشت اعظم هستند و آنان به صورت گروهی به سمت خداوند محشور خواهند شد و از پروردگارشان می خواهند که نعیم بزرگتر از بهشت را برای آنان محقق کنند و راضی شود . زیرا آنان در همین زندگی دنیوی نزد الرحمن عهدی گرفتند که تا مادامی که پروردگار راضی نباشد راضی نشوند 
و خداوند تعالی می فرماید :
{يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا (85) وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا (86) لا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا (87)}
صدق الله العظيم [مريم]
{در آن روز که پرهيزگاران را دسته جمعي بسوي خداوند رحمان محشور مي‌کنيم(۸۵)و مجرمان را به جهنم مي‌رانيم(۸۶)آنان هرگز مالک شفاعت نيستند؛مگر کسي که نزد خداوند رحمان، عهد و پيماني دارد(۸۷)}.
و راز تحقق شفاعت خداوند در نزد آنهاست و نزد الرحمن عهد كرده اند كه تا او راضي نشود ، راضي نشوند زيرا آنان مي دانند كه خداوند نسبت به بندگانش از آنها رحيم تر است و وعده او حق است و او ارحم الراحمين است و رحمت خداوند براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت خواهد كرد . طبق فرمايش خداوند تعالي : 
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}صدق الله العظيم[الزمر]
{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازمي‌گردانند!»}
و اين جا اتفاق غيره منتظرۀ بزرگی به وقوع مي پيوندد و رضوان خداوند در نفسش تحقق مي يابد 
و رحمت خداوند براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند بعد از اينك طعم عذاب گناهانشان را چشيدند ، آن اتفاق غيره منتظره براي عذاب شوندگان به وقوع مي پيوندد .آنجا به قوم يحبهم الله و يحبونه (محبوبان خداوند و محبان او) مي گويند كه پروردگار شما چه گفت ؟ پس پاسخ مي گويند : حق را گفت و اوست بزرگ و بلند مرتبه طبق فرموده خداوند :
{وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
صدق الله العظيم [سبأ:23]
{هيچ شفاعتي نزد اوسودي ندارد؛جز به کسی که اذن(سخن گفتن به او) داده، ! تا زماني که اضطراب از دلهاي آنان زايل گردد (و فرمان از ناحيه او صادر شود؛ در اين هنگام مجرمان) مي‌گويند: «پروردگارتان چه دستوري داده؟» مي‌گويند: «حق را و اوست بلندمقام و بزرگ‌مرتبه!»}
پس سر تحقق شفاعت از خداست به اوست . و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و راضي مي شود تا براي قوم يحبهم الله و يحبونه (محبوبان خداوند و محبان او ) نعيم رضوان نفسش بر بندگانش را محقق سازد . پس اگر خداوند در نفسش راضي شد شفاعت تحقق مي یابد و و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و راضي مي شود 
طبق فرمايش خداوند تعالي : 
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْ‌ضَىٰ ﴿٢٦﴾}
صدق الله العظيم [النجم]

{و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی‌بخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی که بخواهد اجازه دهد وراضی شود }
پس ببينيد كه اصحاب تحقق شفاعت در نفس پروردگار ، براي كسي شفاعت نمي كنند بكله از پروردگارشان درخواست تحقق نعيم اعظم مي كنند تا در نفسش راضي شود پس اگر خداوند در نفسش راضي شد شفاعت تحقق مي یابد و و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و بنابراين خداوند مي فرمايد :
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْ‌ضَىٰ ﴿٢٦﴾}
صدق الله العظيم [النجم]
{و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی‌بخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی که بخواهد اجازه دهد وراضی شود }
آن گروه محبوبان خداوند و محبان اویند و خداوند وعده آنها را در قران عظيم داده است اما علت اینکه تا زمانی که پروردگارشان راضی نباشد به بهشت نعيم راضي نمی شوند اينست كه آنان پروردگارشان را از بهشت (مادي ) نعيم و حور العين و و همه ملكوت بيشتر دوست دارند و بنابراين مي گويند :
چگونه در بهشت مادي خوشبخت باشيم و حبيبمان ارحم الراحمين بر بندگان گمراهش متحسر و حزين باشد و به خداوند پناه مي بريم از اينكه راضي باشيم تا نفس خداوند تعالي راضي باشد .
سپس همه درجات بهشت (مادي ) درجه به درجه تا بالاترين درجه و نزديكترين درجه بهشت به صاحب عرش عظيم بر آنان عرضه مي شود و گروه مكرمين (الوفد المكرمين ) آنها را نمي پذيرند و مي گويند :
هيهات هيهات كه راضي شويم تا اينكه تو راضي باشي همانا كه بهشت رضوان نفس تو همان بهشت اعظم است هر چه از بهشت برما عرضه كني (نمي پذيريم ) طبق وعده حق شما {رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}[التوبة:100] پس پروردگارا چون برما راضي شدي ما در نفسمان راضي نمي شويم تا اينكه تو راضي شوي نه متحسر و نه اندوهگين (حزين ) خدايا ما تورا بيش از همه ملكوتت در بهشت نعيم دوست داريم پس حبيب چگونه خوشبخت باشد در حالي كه مي داند حبيبش متحسر و حزين است ؟
و چه بسا گروهي از قومي كه بخدا ايمان نمي آورند مگر اينكه ايمانشان را به شرك آلوده كنند بپرسد كه آيا براي قوم يحبهم الله و يحبونه كه خدا وعده آنها را در قران داده است جايگاهي نزد مليك مقتدر قرار دادي كه انبياء و شهداء به مقامشان غبطه بخورند ؟
پس امام مهدي از پاسخ به اين سوال خود داري مي كند و پاسخ آن را مستقيما به جدم محمد رسول اللهصلى الله عليه وآله وسلم واگذار مي كنم كه مي فرمايد :
[يَا أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَاعْقِلُوا وَاعْلَمُوا أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عِبَادًا لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ النَّبِيُّونَ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَنَازِلِهِمْ وَقُرْبِهِمْ مِنَ اللَّهِ " فَيَجِيءُ رَجُلٌ مِنَ الْأَعْرَابِ مِنْ قَاصِيَةِ النَّاسِ وَأَلْوَى بِيَدِهِ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، نَاسٌ مِنَ النَّاسِ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَجَالِسِهِمْ وَقُرْبِهِمْ مِنَ اللَّهِ . انْعَتْهُمْ لَنَا جَلِّهِمْ لَنَا يَعْنِي صِفْهُمْ لَنَا شَبِّهْهُمْ لَنَا فَسُرَّ وَجْهُ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِسُؤَالِ الْأَعْرَابِيِّ , فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " هُمْ نَاسٌ مِنْ أَفْنَاءِ النَّاسِ وَنَوَازِعِ الْقَبَائِلِ لَمْ تَصِلْ بَيْنَهُمْ أَرْحَامٌ مُتَقَارِبَةٌ تَحَابُّوا فِي اللَّهِ وَتَصَافَوْا , يَضَعُ اللَّهُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يَفْزَعُونَ وَهُمْ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ لَا خَوْفَ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ]
صدق عليه الصلاة والسلام

[ ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید به درستی که برای خدا عز وجل بندگانی وجود دارد که نبی و شهید نیستند ولی شهدا و انبیاء بخاطر جایگاه و نزدیکی آنها به خداوند به آنها غبطه میخورند.کسی پرسید: یا رسول الله ،از آنها میگویید؟ اوصافشان را برای ما آشکار میکنید؟ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَلبخندی به اوزده وفرمودند"آنان مردمی گمنام و ازگروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوندعزوجل پیمان مستحکم دوستی بستند.روز قیامت [نیز]، خداوندعزوجل منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. و لباسشان را نور می گرداند انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک نمی شوند.]

پس اي مسلمانان بعد از ظهور در حق آنان مبالغه نكنيد به خدا سوگند كه آنان و مهدي منتظر گناهان زيادي داشتند ولي توبه كنندگان پاك شده (توابين متطهرين ) حبيبان رب العالمين هستند طبق فرموده خداوند تعالي :
{ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ }صدق الله العظيم [البقرة:222]
{خداوند، توبه‌کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نيز) دوست دارد.}
اما رازی كه مقام آنها و مقام امامشان مهدي منتظر را نزد پروردگار (مليك مقتدر ) بالا برد... ، آن سرّ و همه سرّ و ظاهر سرّ و باطن سرّ اين است كه آنها رضوان خداوند را غايت خود برگزيدند و نزد پروردگارشان عهد بستند كه تا او راضي نشود ، راضي نشوند . تا جایی که اگر این امر محقق نشود آنان خودشان را براي بندگان گمراه خداوند كه آنان را نمي شناسند ، فدا می کنند .با وجود این که آنان را نمی شناسند آماده هستند تا خودشان را فدا كنند و چنانچه حبيبشان خداوند ارحم الراحمين به آنان بگويد : حال كه اصرار داريد كه راضي نشويد تا اينكه خداوند در نفسش راضي بوده و متحسر و اندوهگين نباشد ، پس به سوي درب چهارم جهنم كه از بین هفت در داغترين آنهاست بشتابيد و آنجا بمانيد تا زمانيكه خداوند بخواهد و فداي بندگانم كه از صراط مستقيم گمراه شدند شوید، وپس از آن شما را از آنجا بيرون مي آورم و سپس خداوند در نفسش بر بندگان گمراهش راضي مي شود و شما را به همراه آنان همگي داخل رحمتم مي كنم و پروردگارتان در نفس خود راضي مي شود .
گمان مي كنيد كه جواب گروهی که محبوبان خدایند و محبان او چه خواهد بود ؟ به خداوند عظيم سوگند كه هركس از آنان باشد این جواب را در قلبش حاضر مي بيند و می گوید: به خداوند عظيم سوگند كه با سخن به پروردگارم جواب نخواهم داد بلكه شتابان به سوي داغ ترين درب هاي جهنم خواهم رفت و لحظه اي ترديد نخواهم كرد و سعي خواهم كرد كه ازسایر برادرانم از قومی که محبوب خدایند و محب او پيشي بگيرم و خودم را زودتر از آنان در داغ ترين درب هاي جهنم بياندازم اگر اين شرط تحقق رضوان خداوند در نفسش باشد . 
و اين است حقيقت گروه محبوبان خداوندو محبان او... تا اصرار عظيم آنان بر تحقق رضوان نفس حبيبشان خداوند ارحم الراحمين را بدانيد 
و آنان به حقيقت نفسشان آگاهند و پروردگارشان به حالشان آگاه است و ما به حقيقت وصفشان در كتاب آگاه شديم .
و به خداوند علي عظيم سوگند مي خورم که قلب هریک از آنها در می يابد كه گویی امام مهدي از زبان اوحرف مي زند زيرا كه هركس از گروه محبوبان خداوندو محبان او باشد در خود این استعداد كامل را مي يابد كه چنانچه خداوند به آنها بگويد : "حال كه شما راضي نمي شويد تا اينكه پروردگارتان در نفس خود راضي شود پس به سوي داغ ترين درب هاي جهنم بشتابيد ." حتي اگر پروردگارشان با اين كار آنهاا متحان كند ؛به آتش دستور خواهد داد كه برای گروهی که محبوبان خدایند و محبان او سرد و آرام ( بردا و سلاما )شود ، ولي شما را از اين امر آگاه كرديم تا مردم ازاصرار و پافشاری عظيم گروه محبوبان خداوند و محبان او براي تحقق غايتشان در نفس پروردگارشان باخبر باشند. آنان راضي نمي شوند تا او راضي شود از خود گذشتگي ها هر چه باشد مهم نيست كه پروردگارشان نزدشان از همه چيز ارزشمند تر و دوست داشتني تر و نزديك تر است و اين مهم تبديلي ندارد 
و چه بسا يكي از عزيزان انصار بگويد : اي امامم مهدي شما را به خداوند سوگند مي دهم آيا از اينكه من (فلان ) از آنها باشم آگاهي؟ پس امام مهدي ناصر محمد يماني در پاسخ به سوال كنندگان مي گويم : هر كدام از شما به قلب خودش بنگرد ، آيا با ملكوت بهشت (مادي ) راضي مي شود در حالي كه پروردگارش در نفس خودش راضي نباشد و متحسر و حزين است؟ پس اگر جواب اين باشد كه ، هيهات هيهات كه راضي شوم تا اينكه پروردگار حبيبم در نفسش راضي باشد نه متحسر ونه حزين. واز جنات نعيم (بهشت مادي ) و حور العين چه بخواهم در حالي كه پروردگارم براي آنانكه در اطاعت پروردگارشان كوتاهي نمودند ، متاسف و متحسر و اندوهگين باشد . سپس هريك از آنان در نفسش مي گويد : به خدا پناه مي برم از اينكه قلبم به جنات نعيم (بهشت مادي ) و حور العين راضي شود تا اينكه پروردگار حبيبم راضي شودو نه متحسرباشد و اندوهگين . آنان رضوان خداوند را غايت و هدف خود برگزيدند نه وسيله اي براي آنكه خداوند آنها را وارد بهشت كند . پس چگونه رضوان نعيم اعظم (خداوند )را وسيله اي براي رسيدن به نعيم اصغر (بهشت ) بخواهند .
و چه بسا ابو المهدي كه موضوع را به مسخره گرفته است بگويد : اي ناصر محمد آيا ادعا مي كني كه رضوان خداوند بر بندگانش نعيمي بزرگتر از بهشت است ؟ برهان و دليل شما چيست ؟ (قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين) پس پاسخ را مستقيما به خداوند واگذار مي كنيم كه در محكم كتابش مي فرمايد : 
{{{ وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)}}}
صدق الله العظيم [التوبة]
{خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايي از بهشت وعده داده که نهرها از زير درختانش جاري است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌هاي پاکيزه‌اي در بهشتهاي جاودان (نصيب آنها ساخته)؛ و (خشنودي و) رضاي خدا، (از همه اينها) بزرگ‌تر است؛ و پيروزي بزرگ، همين است!}
و چه بسا (ابو المهدي ) كه موضوع را به مسخره گرفته و بسياري از سوال كنندگان بگويند : كه آياخداوند براي بندگانش كه در اطاعت پروردگارشان كوتاهي نمودند ، متاسف و متحسر و اندوهگين است ؟ پس به آنها مي گوييم در بيان حق امام مهدي که با برهان آشكار در" اثبات خشنودي خداوند از توبه بندگانش واثبات حزن او بر بندگانش و اثبات تاسف او بر بندگانش و اثبات تحسر او بر بندگانش" كه در پاسخ به شيخ گرانقدر و محترم العتيبي نوشته شده است تدبر و انديشه كنيد .

المشاركة الأصلية كتبت بواسطة العتيبي
هل هذا جواب الأمام ناصر محمد اليماني على سؤالي
إن كان هذا هو جواب الإمام ناصر فقولوا لي حتى أضيف تعقيبي وأستدراكاتي على رد الإمام
____________________________________


ردّ الإمام المهدي إلى فضيلة الشيخ العتيبي ..


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، أما بعد..
اي عتيبي به جواب پروردگار به تو در كتاب بسنده مي كنيم . خداوند به سبب صفت رحمت عظيمش هنگامي بندگانش به خاطر كوتاهيشان در حق پروردگار در نفسشان حسرت مي خورند؛ بر آنان حسرت مي خورد، 
{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾ }صدق الله العظيم [الزمر]
{ و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!» (۵۵) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‌ کنندگان بودم!» (۵۶)}
ولي حسرت در نفس آنها ديرو تنها زمانی رخ داد که خداوندعذاب را بر آنان نازل نمود .اماپس ازآنکهپروردگارآگاه شد که از کوتاهی خود در امر اطاعت ازاوپشمان و حسرت زده اند ، در نفسش بر آنها حسرت خورد؛ با وجود اينكه آنان قبلا پيامبرانشان را تكذيب نمودند و به رسالتشان كافر شدند تا آن هنگام كه صيحه (عذاب ) آنها را فرا گرفت.پس ازنازل شده عذاب و پشیمانی از كوتاهي در حق پروردگار عالمپشيمان شدندو خداوند در نفسش بر آنان حسرت خورد طبق فرمايش خداوند كه مي فرمايد :
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (و زنده نمی‌شوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}
زيرا كه خداوند بر بندگاني كه به خودشان ظلم كردند تاسف مي خورد طبق فرمايش خداوند :
{ فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ }صدق الله العظيم [الزخرف:55]
{بر آنها تاسف خورده و از آنها انتقام کشیدیم}
{{ وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ }}صدق الله العظيم [يوسف:84]
{و از آنها روی برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می‌برد} 
و ازاین فتوا؛ مقصود خداوند از" أسف " را استنباط مي كنيم و آن حزن و اندوه است ، پس خداوند چنانچه بندگانش هدايت نشدند حزين و غمگين است ، پس هنگامي كه پيامبران الهي و پيروانش بر علیه آنان دعا كنند دعاي پيامبر و پيروانش را مستجاب مي كندو با عذاب از جانب خودش بين آنها حكم مي كند و رويگردانان از حق را هلاك مي كند ، تا زماني كه خداوند از حسرت بزرگ آنان در نفسشان به خاطر كوتاهيشان در اطاعت از پروردگارشان آگاه مي شود پس بر آنان حسرت مي خورد و او ارحم الراحمين است ولي آنان از رحمت پروردگارشان مايوس هستند طبق فرمايش خداوند كه مي فرمايد : 
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (و زنده نمی‌شوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}
و اينجا خداوند از نفس خودش سخن مي گويد:
{ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾ }صدق الله العظيم،
افسوس بر اين بندگان که هيچ پيامبري براي هدايت آنان نيامد مگر اينکه او را استهزا مي‌کردند!
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کرديم، آنها هرگز به سوي ايشان بازنمي‌گردند! و همه آنان نزد ما احضار مي‌شوند!
آيا اين آيه محكمي نيست كه فتوا مي دهد به راستي خداوند ارحم الراحمين است ، واوبخاطر بندگانی كه به خود ظلم كردند حزين بوده و اندوه مي خورد و از توبه بندگانش خوشحال مي شود؛ خداوند از طريق پيامبرش در سنت بيان و در حديیث حق فتوا داده است كه خداوند از توبه بنده اش بسيار خوشحال مي شود . طبق حديث محمد رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم كه مي فرمايد :
[ لله أشد فرحاً بتوبة عبده حين يتوب إليه من أحدكم كان على راحلته بأرض فلاة , فانفلتت منه , وعليها طعامه وشرابه فأيس منها فأتى شجرة فاضطجع في ظلها – قد أيس من راحلته – فبينا هو كذلك إذا هو بها قائمة عنده فأخذ بخطامها ثم قال من شدة الفرح اللهم أنت عبدي وأنا ربك – أخطأ من شدة الفرح – ]

[[همانا خداوند شادتر مي شود به توبۀ بنده اش هنگامي که به درگاه او توبه مي کند، از يکي از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شترش از نزدش فرار کرده، در حاليکه طعام و آبش بر بالاي شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نا اميد شده آمده و در سايۀ درختي غلطيده است که ناگهان متوجه مي شود که شترش در کنارش ايستاده است، و او زمامش را بدست مي گيرد و از نهايت شادماني ميگويد: خدايا تو بنده ی مني و من خداي تو ام! و از نهايت شادماني "الفاظ را اشتباه تلفظ مي کند"]
و محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلم از خوشحالي عظيم نفس خداوند از توبه بنده اش به شما فتوا مي دهد و خوشحالي خداوند از خوشحالي آن صاحب شتر كه ازشدت خوشحالي اشتباه تلفظ كرد بيشتر است ، و همچنين امام مهدي از حزن واندوه و حسرت و تاسف خداوند بر رويگردانان از دعوت پيامبران به شما فتوا داد .
و خدا را گواه مي گيرم كه حسرت و اندوه بر آنان در نفس پروردگار نمي آيد مگر بعد از اينكه در نفسشان به خاطر كوتاهيشان در حق پروردگارشان حسرت بخورند و قبلا به حق فتوي داديم كه حسرت در نفسشان فقط بعد از عذاب صيحة مي آيد طبق فرمايش خداوند :

{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾ }صدق الله العظيم [الزمر]
{و از بهترين دستورهائي که از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده پيروي کنيد پيش از آنکه عذاب (الهي) ناگهان به سراغ شما آيد در حالي که از آن خبر نداريد!»(۵۵) (اين دستورها براي آن است که) مبادا کسي روز قيامت بگويد: «افسوس بر من از کوتاهيهايي که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‌کنندگان (آيات او) بودم!(۵۶)»}
وسپس هنگامي كه خداوند دانست كه آنان بر كوتاهيشان در حق پروردگار پشيمان اند و حسرت مي خورند بلافاصله خداوند در نفسش بر آنهاحسرت مي خورد طبق فرموده خداوند تعالي :
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَ‌ةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَ‌وْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُ‌ونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (و زنده نمی‌شوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}
و اين حجت ماست بر تو اي عتيبي پس از ياران احمد حسن يماني مباش بلكه ازدور شدن از او شاكر باش زيرا او و حزبش مردم را به شرك و مبالغه در حق پيامبران و ال بيتشان دعوت مي كند تا مردم آنان را به جاي خداوند بخوانند . واين پاسخ ما به شماست با برهان ساكت كننده اي شيخ محترم العتيبي يا اينكه شما انكار مي كني كه خداوند ارحم الراحمين است ؟ يعني به بندگانش از مادرانشان رحيم تر است، ولي بندگاني كه به خودشان ظلم كرده اند از رحمت پروردگار مايوس و نامبد( مبلس) هستندزيرا آنان آنگونه كه شايسته پروردگار است اورا نشناخته اند و قدر اورا ندانستند و به همين دليل از رحمت او مايوسند ..إنا لله وإنا إليه راجعون، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله رب العالمين.. 

ألدّ أعداء الشياطين من الجنّ والإنس ومن كل جنس الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ ـ
http://www.the-greatnews.com/showthread.php?15210-
https://www.nasser-yamani.com/forumdisplay.php?54-فارسي


فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   
ارسال‌ها
پاسخ
جنود الهدى آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 14
موضوع‌ها: 9
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 0
#2
26-08-2018, 06:43 PM
رد بيان الشفاعه الكامل

تابع بيان الشفاعه

23 - 03 - 1434 هـ
04 - 02 - 2013 مـ
04:03 صــــ
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــ

نفي شفاعة العبيد بين يديّ الربّ المعبود..
وقال الله: {فَذَكِّرْ‌ بِالْقُرْ‌آنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ} صدق الله العظيم.

رد شفاعت بندگان در پیشگاه رب معبود

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله المكرمين وآلهم المطهرين من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله، ای کسانی که ایمان آورده اید هرگاه از آنها یاد می کنید بر آن ها صلوات و سلام بفرستید و بین هیچ یک از رسولان خداوند فرقی قائل نشوید و در شأن آنها و امام مهدی مبالغه نکنید که آنها برای دعوت شما به مبالغه در باره خود برانگیخته نشده اند، بلکه برای این به سوی شما آمده اند تا از آنها پیروی کنید و خداوند یکتا را عبادت کرده و درراه دوست داشتن خداوند(حب الله) و رسیدن به قرب الهی با آنها رقابت کنید که به پیروزی بزرگی دست یافته و به راه راست هدایت شده اید. سلام و صلوات خداوند بربندگانی که ایمان خود را به ظلم شرک آلوده نکرده اند، اینان تنها جماعتی در بین ملت ها هستند که نجات یافته (الفرقه الناجیة)و از عذاب آتش در امانند.

ممکن است کسی سؤال کند:" ای ناصر محمد، مسلمانان به هفتاد و چند گروه تقسیم شده اندو قبل از این نیز محمد رسول الله در باره این رویداد غیبی به ما فتوا داده اند، ایشان که صلوات و سلام بر او باد فرموده اند:

ترمذی از قول عبدالله بن عمر نقل می کند: رَسُولُ الله صلى الله عليه وسلممیفرمایند: 
"لَيَأْتِيَنّ عَلَى أُمّتِي مَا أَتَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النّعْلِ بِالنّعْلِ حَتّى إِنْ كَانَ مِنْهُمْ مَنْ أَتَى أُمّهُ عَلاَنِيَةً لَكَانَ فِي أُمّتِي مَنْ يَصْنَعُ ذَلِكَ وَإِنّ بَنِي إِسْرَائِيلَ تَفَرّقَتْ عَلَى ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ مِلّةً، وَتَفْتَرِقُ أُمّتِي عَلَى ثَلاَثٍ وَسَبْعِينَ مِلّةً كُلّهُمْ فِي النّارِ إِلاّ مِلّةً وَاحِدَةً، قَالَ ومَنْ هِيَ يَا رَسُولَ الله؟ قَالَ: مَا أَنَا عَلَيْهِ وَأَصْحَابِي".

"بر پیروان من دقیقأ همان رود که بر بنی اسرائیل رفت ؛ (تا جایی که هر کاری که در آن امت بصورت علنی ظاهر شد ملت من نیز همان کردند) ؟ و بدانسان که اینان هفتاد و دو گروه گردیده اند، امت من به هفتاد و سه گروه شوند و همه آنها در دوزخ باشند مگر یک دسته که رستگار گردند، چون از وی پرسیدند که ای پیامبر خدا، آن دسته کیانند؟ فرمود: آن دسته که من و یارانم بر آنیم."
پایان حدیث.
سؤال این است که: این فرقه نجات یافته از عذاب آتش چه کسانی هستند تا ما به آنها بپیوندیم؟ آیا شیعیان دوازده امامی اند یا یکی از فرق اهل سنت و جماعت؟"

مهدیی منتظر به تمام سؤال کنندگانی که در "دوره گفتگو قبل از ظهور" در پی یافتن حق هستند، چنین پاسخ می دهد:خداوند تعالی می فرماید:

{ يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ } 
صدق الله العظيم [النساء176]

{ از تو سؤال می کنند؛ بگو خداوند فرمان می دهد}

حال اگر به تدبر در کتاب محفوظ از تحریف ، یعنی قرآن عظیم بازگردیم فتوای محکم خداوند درباره گروه نجات یافته از عذاب آتش را پیدا خواهیم کرد؛ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می کنید.خداوند تعالی می فرماید:

{{{الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}}
صدق الله العظيم [الأنعام:82]

{آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت‌یافتگانند}]

این گروه نجات یافته ( الطائفة الناجیة] در بین فرقه های مختلف پراکنده اند و فرقه مشخصی وجود ندارد که با پیوستن به آن به زعم خود فکر کنید به مذهب نجات یافتگان ملحق شده اید ، هر یک از این فرقه ها تصور می کنند که خودشان از عذاب خداوند نجات یافته اند!! هیهات ؛ هیهات، گروه نجات یافتگان در بین فرق و مذاهب گوناگون پراکنده اند .آنها مؤمنان متقی و عابدی هستند که ایمانشان به خداوند را به ظلم شرک آلوده نکرده اند و از عذاب خداوند در امانند. گواه آن فتوای خداوند در آیات محکم کتاب است که می فرماید:

{{{الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}}
صدق الله العظيم [الأنعام:82]

{آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت‌یافتگانند}]

حتی اگر به علت فتوای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت می دهند؛مرتکب اشتباه فقهی شده باشند، تا زمانی که عامه مسلمانان با قلبی سلیم و پاک از ظلم شرک به خداوند در پیشگاه او حاضر شوند ،مورد مغفرت او قرار می گیرند. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :

{‏إِنَّ اللَّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا‏}
‏صدق الله العظيم [النساء:48]

{خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد! و پایین‌تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می‌بخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است}

هر کس که قلبش از ظلم شرک به خداوند پاک باشد به راه راست-صراط مستقیم- هدایت شده و خداوند او را از عذاب دردناک نجات می دهد. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾}
صدق الله العظيم [الشعراء]

{در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد، (۸۸)مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!» (۸۹)}
شاید یکی از علمای سرشناس مسلمین بگوید": ناصر محمد، در هیچ یک ازکشورهای اسلامی بت پرستیده نمی شود، ترا چه می شود که مدام در بیاناتت ما را از شرک یه خداوند می ترسانی و دست از این هشدار برنمی داری؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ وی می گوید: به خداوند قسم که اکثر مسلمانان به خداوند ایمان نمی آورند، مگر آنکه ایمان خود را با شرک به خداوند آلوده کرده باشند .دلیل آن نیز اعتقاد غلط آنها به شفاعت بنده در پیشگاه خداوند - رب المعبود- است و زمانی که کلام حق از آیات محکم کتاب برایشان نقل می شود در سینه هاشان احساس تنگی می کنند( آیات را خوش نمی دارند) لذا آنهایی که از حق دلگیر می شوند را می بینید که دائم آیات محکم کتاب را که برای علمای امت و عامه مسلمانان واضح و روشنند رها کرده و پشت سر می اندازند و به سراغ آیات متشابه می روند که نیاز به توضیح دارند و سپس آنها را باب میل خود تغییرمی دهند تا از ظاهر آن بتوانند آنهارا با احادیث فتنه برانگیزوجعلی که با بیان حق ( قرآن) تفاوت دارند، به صورت ظاهری تطبیق داده و موافق جلوه دهند و فکر هم می کنند که آیات متشابه را تأویل کرده اند.

امام مهدی خطاب به آنها می گوید: پس چرا شما ازآیه های محکم و روشن کتاب که برای علمای امت و عموم مسلمین و هر عرب زبانی روشن است پیروی نمی کنید؟ اما در مورد آیات متشابه، خداوند فرمان داده است به آنها ایمان داشته باشید واگر مؤمنید ،تأویل آن را به اهل آن واگذار کنید. شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید:"ای کسی که ادعا می کنی مهدی منتظر هستی،آیه ای روشن از آیات محکم کتاب را برای علمای امت و عامه مسلمانان بیاور تا ببینیم آیا ما علمای امت از آن دلگیر شده و در قلبمان احساس تنگی و ناخرسندی می کنیم؟این ناخرسندی یعنی شرک به خداوند،اگر تو راست بگویی، خواهی دید که ما نه تنها از آیات روشن و محکم کتاب تبعیت نمی کنیم، بلکه آنها را پشت سر انداخته و به دنبال متشابهات می رویم. پس از بیانات محکم ی که برای علمای امت و عامه مسلمانان روشن باشد برایمان نمونه ای بیاور تا ببینیم که آیا ما از آن روبرگردانده و آن گونه که تو تصور می نمایی ،ازظاهرآیات دیگر که متشابه اند پیروی می کنیم". امام مهدی در پاسخ می گوید: خداوند تعالی می فرماید:

{اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْ‌شِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤﴾}
صدق الله العظيم [السجدة]

{خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمی‌شوید}
خداوند برایتان فتوا داده است که انبیاء و تمام اولیاء قادر به شفاعت در پیشگاه خداوند نیستند. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْ‌شِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤﴾}
صدق الله العظيم [السجدة]

{خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمی‌شوید}
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِىٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}
صدق الله العظيم [الأنعام:51] 

{و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‌ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند}

ای علمای امت و مردم عامه ، ای کسانی که ایمانتان به خداوند به شرک آلوده است و برای بندگان مقرب توان شفاعت قائلید! شما را به خدا آیااین آیه "نفی شفاعت بنده در پیشگاه خداوند " احتیاج به تأویل و تفصیل دارد درجایی که خداوند می فرماید: {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِىٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‌ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند }
صدق الله العظيم ؟؟

و خداوند تعالی می فرماید:

{وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُ‌ونَ ﴿٤٨﴾}
صدق الله العظيم [البقرة]

{و از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمی‌پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته می‌شود؛ و نه غرامت از او قبول خواهد شد؛ و نه یاری می‌شوند.}
و خداوند تعالی می فرماید:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَ‌زَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُ‌ونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾}
صدق الله العظيم [البقرة] 
{ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و نه دوستی و نه شفاعت؛ و کافران، خود ستمگرند.}
و خداوند تعالی می فرماید:

{وَذَرِ‌ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّ‌تْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ‌ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَ‌ابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾}
صدق الله العظيم [الأنعام]
{و رها کن کسانی را که آیین خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار اعمال خود نشوند! جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت‌کننده‌ای! و هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌اند که خود انجام داده‌اند؛ نوشابه‌ای از آب سوزان برای آنهاست؛ و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر می‌ورزیدند.}
و خداوند تعالی می فرماید:

{اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْ‌شِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤﴾}
صدق الله العظيم [السجدة] 
{خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمی‌شوید}
و خداوند تعالی می فرماید:

{قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٤٤﴾}
صدق الله العظيم [الزمر]
{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زیرا) حاکمیّت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوی او بازمی‌گردانند!}

ممکن است یکی از علمای مسلمان که به خداوند ایمان نیاورده مگر آنرا با شرک نسبت به انبیاء و اولیاء صالح آلوده کرده است؛ بگوید: این یعنی شما به این روایت که از محمد نبی صلی الله علیه و آله و سلم در سنن ترمذی نقل شده کافری؟(( سنن الترمذي ))
2434 أخبرنا سويد بن نصر أخبرنا عبد الله بن المبارك أخبرنا أبو حيان التيمي عن أبي زرعة بن عمرو بن جرير عن أبي هريرة قال أتي رسول الله صلى الله عليه وسلم بلحم فرفع إليه الذراع فأكله وكانت تعجبه فنهس منها نهسة ثم قال أنا سيد الناس يوم القيامة هل تدرون لم ذاك يجمع الله الناس الأولين والآخرين في صعيد واحد فيسمعهم الداعي وينفذهم البصر وتدنو الشمس منهم فبلغ الناس من الغم والكرب ما لا يطيقون ولا يحتملون فيقول الناس بعضهم لبعض ألا ترون ما قد بلغكم ألا تنظرون من يشفع لكم إلى ربكم فيقول الناس بعضهم لبعض عليكم بآدم فيأتون آدم فيقولون أنت أبو البشر خلقك الله بيده ونفخ فيك من روحه وأمر الملائكة فسجدوا لك اشفع لنا إلى ربك ألا ترى ما نحن فيه ألا ترى ما قد بلغنا فيقول لهم آدم إن ربي قد غضب اليوم غضبا لم يغضب قبله ولن يغضب بعده مثله وإنه قد نهاني عن الشجرة فعصيت نفسي نفسي نفسي اذهبوا إلى غيري اذهبوا إلى نوح فيأتون نوحا فيقولون يا نوح أنت أول الرسل إلى أهل الأرض وقد سماك الله عبدا شكورا اشفع لنا إلى ربك ألا ترى إلى ما نحن فيه ألا ترى ما قد بلغنا فيقول لهم نوح إن ربي قد غضب اليوم غضبا لم يغضب قبله مثله و لن يغضب بعده مثله وإنه قد كان لي دعوة دعوتها على قومي نفسي نفسي نفسي اذهبوا إلى غيري اذهبوا إلى إبراهيم فيأتون إبراهيم فيقولون يا إبراهيم أنت نبي الله وخليله من أهل الأرض اشفع لنا إلى ربك ألا ترى ما نحن فيه فيقول إن ربي قد غضب اليوم غضبا لم يغضب قبله مثله ولن يغضب بعده مثله وإني قد كذبت ثلاث كذبات فذكرهن أبو حيان في الحديث نفسي نفسي نفسي اذهبوا إلى غيري اذهبوا إلى موسى فيأتون موسى فيقولون يا موسى أنت رسول الله فضلك الله برسالته وبكلامه على البشر اشفع لنا إلى ربك ألا ترى ما نحن فيه فيقول إن ربي قد غضب اليوم غضبا لم يغضب قبله مثله ولن يغضب بعده مثله وإني قد قتلت نفسا لم أومر بقتلها نفسي نفسي نفسي اذهبوا إلى غيري اذهبوا إلى عيسى فيأتون عيسى فيقولون يا عيسى أنت رسول الله وكلمته ألقاها إلى مريم وروح منه وكلمت الناس في المهد اشفع لنا إلى ربك ألا ترى ما نحن فيه فيقول عيسى إن ربي قد غضب اليوم غضبا لم يغضب قبله مثله ولن يغضب بعده مثله ولم يذكر ذنبا نفسي نفسي نفسي اذهبوا إلى غيري اذهبوا إلى محمد قال فيأتون محمدا فيقولون يا محمد أنت رسول الله وخاتم الأنبياء وقد غفر لك ما تقدم من ذنبك وما تأخر اشف ع لنا إلى ربك ألا ترى ما نحن فيه فأنطلق فآتي تحت العرش فأخر ساجدا لربي ثم يفتح الله علي من محامده وحسن الثناء عليه شيئا لم يفتحه على أحد قبلي ثم يقال يا محمد ارفع رأسك سل تعطه واشفع تشفع فأرفع رأسي فأقول يا رب أمتي يا رب أمتي يا رب أمتي فيقول يا محمد أدخل من أمتك من لا حساب عليه من الباب الأيمن من أبواب الجنة وهم شركاء الناس فيما سوى ذلك من الأبواب ثم قال والذي نفسي بيده ما بين المصراعين من مصاريع الجنة كما بين مكة وهجر وكما بين مكة وبصرى وفي الباب عن أبي بكر الصديق وأنس وعقبة بن عامر وأبي سعيد قال أبو عيسى هذا حديث حسن صحيح وأبو حيان التيمي اسمه يحيى بن سعيد بن حيان كوفي وهو ثقة وأبو زرعة بن عمرو بن جرير اسمه هرم .

تحقيق الألباني :
صحيح تخريج الطحاوية ( 198 ) ، ظلال الجنة ( 811 )
.............
(مترجم: خلاصه روایت چنین است:بعد از آنکه راوی چند نفر از راویان را نام می برد از قول آنها می گوید که از حضرت رسول نقل شده است در روز قیامت مردم منتظر صدور حکم هستند و دنبال کسی می گردند که شفاعتشان را بکند به سراغ آدم می روند که پدر آدمیان بوده و با دست خداوند آفریده شده و روح خداوند در او دمیده شده و فرشتگان بر او سجده کرده اند؛ از او می خواهند شفاعتشان را کند اما آدم آنها را از غضب خداوند ترسانیده و می گوید به علت سرپیچی از دستور خداونددر باره درخت ؛ مورد غضب شدید خداست و نمی تواند کاری کند سراغ کس دیگری بروند.سراغ نوح می روند که اولین رسولی بوده که در زمین به سوی انسان ها فرستاده شده است اما او نیز از غضب خداوند هراسان است ودر فکر نفس خودش است سپس سراغ ابراهیم ، موسی و عیسی می روند . همین تکرار شده و همگی در اندیشه خود بوده و قادر به کمک به آنها نیستند .نهایتأ به سوی محمد رسول الله می روندو از او درخواست شفاعت می کنند. او سر بلند کرده و برای امتش شفاعت می طلبد و خداوند درهای بهشت را باز کرده و به او خطاب می کند که امت خود را بی حساب از درهای بهشت وارد آن نماید. در خاتمه نیز برای اثبات صحت حدیث چند نفر دیگر از اصحاب را شاهد می آورد. پایان ترجمه خلاصه شده حدیث)

امام مهدی ناصر محمد یمانی خطاب به کسانی که ایمانشان را به شرک آلوده کرده اند می گوید: بیایید به کسانی که به جای خداوند از بندگان مقرب او درخواست شفاعت در براب عذاب آتش می کنند نگاهی انداخته و سپس ببینیم که حکم خداوند درباره این درخواست و دعاچیست، آیا به علت اینکه به جای خداوند از بندگان او می خواهند تا مورد شفاعت و رهایی از عذاب خداوند قرار بگیرند، در گمراهی آشکار هستند یا خیر؟ جواب را در آیات محکم کتاب پیدا می کنیم .خداوند تعالی می فرماید:

{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾}

{و آنها که در آتشند به مأموران دوزخ می‌گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!» (۴۹) آنها می‌گویند: «آیا پیامبران شما دلایل روشن برایتان نیاوردند؟!» می‌گویند: «آری!» آنها می‌گویند: «پس هر چه می‌خواهید بخوانید؛ ولی دعای کافران جز در ضلالت نیست!»}
صدق الله العظيم [غافر]
به پاسخ فرشتگان مقرب خداوند که نگهبانان جهنم هستند نگاه کنید: {قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم منظور از "بینات" که رسولان خداوند آنها را آورده اند چیست؟ پاسخ این است که : منظور آیات محکم و روشن و آشکاری است که برای نصیحت و انذار مردم آورده اند. برای مثال خداوند تعالی می فرماید:

{اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْ‌شِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤﴾}
صدق الله العظيم [السجدة]

{خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمی‌شوید}
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِىٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}
صدق الله العظيم [الأنعام:51]

{ و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‌ترسند، بیم ده! یاور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند!}

اما با کمال تأسف آنها در جایگاه خواندن بنده به جای خداوند منزل کرده اند -مگر کسی که خداوند به او رحم کرده باشد- لذا دعایشان در مسیر گمراهی آشکار است. گواه آن فتوای خداوند در ایه های محکم کتابش است که می فرماید:

{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾}
صدق الله العظيم [غافر]

{و آنها که در آتشند به مأموران دوزخ می‌گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!» (۴۹) آنها می‌گویند: «آیا پیامبران شما دلایل روشن برایتان نیاوردند؟!» می‌گویند: «آری!» آنها می‌گویند: «پس هر چه می‌خواهید بخوانید؛ ولی دعای کافران جز در ضلالت نیست!»}
این بیان حق خداوند چیست؟{فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}صدق الله العظيم؟ یعنی خداوند را بخوانید که از ما برشما مهربان تر است و خواندن بندگان خدا برای شفاعت در نزد خداوند جز گمراهی آشکار چیزی نیست.

ای کسانی که در مقابر ائمه و بندگان صالح خداوند ، از آنها درخواست می کنید که شفیع شما در نزد خداوند باشند- بدانید- این درخواست از بنده به جای خداوندگمراهی است. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :

{وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿٢٠﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ‌ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿٢١﴾}
صدق الله العظيم [النحل]

{معبودهایی را که غیر از خدا می‌خوانند، چیزی را خلق نمی‌کنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! (۲۰) آنها مرده اند نه زنده؛ و نمی‌دانند در چه زمانی محشور می‌شوند! (۲۱)}
ممکن است یکی از برادران شیعه بگوید:" ای ناصر محمد ، ما الان از آنها می خواهیم تا در روز قیامت در پیشگاه خداوند برای ما طلب شفاعت نمایند" از آیات محکم خداوند قهارکه در قرآن(ذکر) آمده است ،برای شیعیان اثنی عشری پاسخ می آورم ، خداوند تعالی می فرماید:

{إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ}
صدق الله العظيم [فاطر:14]
{اگر آنها را بخوانيد صداي شما را نمي‌شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمي‌گويند؛ و روز قيامت، شرک (و پرستش) شما را منکر مي‌شوند، و هيچ کس مانند خبير (آگاه و دانا ) تو را (از حقايق) با خبر نمي‌سازد!}
وقال الله تعالى:
{وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿٥﴾وَإِذَا حُشِرَ‌ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِ‌ينَ ﴿٦﴾}
صدق الله العظيم [الأحقاف]
{چه کسي گمراهتر است از آن کس که معبودي غير خدا را مي‌خواند که تا قيامت هم به او پاسخ نمي‌گويد و از خواندن آنها (کاملا) بي‌خبر است؟! (و صداي آنها را هيچ نمي‌شنود!)و هنگامي که مردم محشور مي‌شوند، معبودهاي آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتي عبادت آنها را انکار مي‌کنند!}
پس به سراغ تاويل حق آن در واقعيت مي رويم تا ببينيم پاسخ بندگان مكرم مقربين به آنان كه بجاي خداوند آنها را (بندگان مقربين)عبادت مي كنند چيست ؟ خداوند تعالي مي فرمايد :

{وَقَالَ شُرَ‌كَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾}
صدق الله العظيم [يونس]

{و کسانی که شریک (خدا) می گرفتند ( به آنها) می‌گویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمی‌کردید!» (۲۸)همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، که ما از عبادت شما غافل بودیم! (۲۹)
ای بندگان خداوند تقوای الهی پیشه کنید و تنها او را بدون هیچ شریکی عبادت نمایید . خداوند به شما اجازه نمی دهد که ازاحدی از بندگانش بخواهید تا در پیشگاه او ، شفاعت شما را کند. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :

{ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا }
صدق الله العظيم [الجن:18]

{پس هیچ کس را با خدا نخوانید}
ممکن است کسی سؤال کند:"ولی ناصر محمد به کسانی که با آیه های متشابه مثل این فرموده خداوند تعالی :{ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ کیست که در نزد او، جز به اجازه او شفاعت کند؟} صدق الله العظيم [البقرة:255]درباره عقیده شفاعت بحث می کنند چه جوابی می دهید.آیا این آیه اجازه شفاعت به بندگانی که خدا بخواهد نیست تا در درگاه او طلب شفاعت دیگر بندگان را کنند؟"سپس امام مهدی در پاسخشان می گوید: کسانی که خداوند به آنها اذن سخن گفتن می دهد، چیزی جز حرف صواب نمی گویند. سخن آنها برای تحقق شفاعت در نفس رب است چراکه تمام شفاعت در دست خداوند است تا مگر رحمت خداوند در نفس خود او در مقابل غضب و عذابش شفاعت بندگانش را نماید. لذا آنها سخن صواب بر زبان می آورندو از او خداوند تحقق نعیم اعظم او را که رضایت او در نفس خود است مسئلت م نمایند ؛ چرا که می دانند خداوند نسبت به بندگانش از هر کسی مهربان تر است. آنها می بینند که خداوند به علت صفت رحمت خود نسبت به بندگان گمراهی –ضالین- که از کوتاهی درحق پروردگار متحسر و نادمند؛ حسرت خورده و بر آنها حزین است. خداوند به قومیکه محبوبان خدا ومحبان(يحبهم الله ويحبونه) او هستند اجازه درخواست شفاعت نداده است بلکه اینان با سخن صواب از خداوند می خواهند که شفاعت را در نفس خود تحقق بخشیده و رحمتش دربرابر غضب و عذابش از بندگانش شفاعت کند. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:

{قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٤٤﴾}
صدق الله العظيم [الزمر]
{ بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، حاکمیّت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوی او گردانده می شوید!»}

یعنی رحمت خداوند دربرابر غضب و عذابش از بندگان شفاعت کند و کسی که خداوند به او اجازه بدهد با او سخن گوید، از خداوند درخواست تحقق نعیم اعظم در نفسش را خواهد کرد تا خداوند راضی باشد، چرا که آنها خداوند را عبادت می کنند و رضوان او هدف نهایی شان است نه وسیله ای برای رسیدن به نعیم بهشت. آنها می دانند نعیم رضوان خداوند بربندگان از نعیم بهشت بزرگتر است و به همین دلیل است که هدف و غایتشان رضوان الله است چرا که آنرا بزرگتر از نعیم بهشت می یابند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :

{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍوَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}
صدق الله العظيم [التوبة:72]
{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان و رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!}

أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

http://www.the-greatnews.com/showthread.php?15210-

https://www.nasser-yamani.com/forumdisplay.php?54-فارسي
ارسال‌ها
پاسخ
جنود الهدى آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 14
موضوع‌ها: 9
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 0
#3
28-08-2018, 02:14 AM
الدفاع عن حقيقة المهدي


الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 10 - 2008 مـ
09:50 مساءً
ــــــــــــــــــــــ


دفاع از حقیقت مهدی منتظر،برگرفته از کتاب و سنت.



بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..

در پاسخ به سؤال اول که درخواست دفاع از حقیقت مهدی منتظر از کتاب و سنت هدایت است؛ خداوند تعالی می فرماید:

{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مرسلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ (43)}صدق الله العظيم [الرعد]

{آنها که کافر شدند می‌گویند: «تو پیامبر نیستی!» بگو: «کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!»}

و از آنجا که بعد از خاتم انبیاء و رسولان محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم منتظر نبی و رسول جدیدی نیستید، لذا صاحب علم کتاب مرد صالحی از میان مسلمانان است که خداوند علم کتاب را به او عنایت می کند؛ تا از حقایق قرآن هر آنچه را که خداوند اراده نماید با منطقي علمي و بصورت درست و حقیقی برای مردم بیان نماید.او اسراری از قرآن را روشن می کند که مردم ازآنها آگاهی ندارند.برای مثال: یأجوج و مأجوج؛ سد ذوالقرنین و زمینی که دو مشرق دارد و یا تابوت سکینه و اصحاب کهف و رقیم که همان مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام كه به آنها اضافه شده است. این آیات نشانه هایی برای تصدیق و اقناع-مردم- در مورد حقیقت بودن رساله خداوند ، قرآن عظیم است. به همین ترتیب –این آیات-برهان صدق گفتار مهدی منتظر خلیفه خداوند در روی زمین است تا این نشانه های اقناع کننده را بیان نماید و سپس وقوع آنها در عالم حقیقت، نشانی از صدق گفتار او باشند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{سَنُرِيهِمْ آياتنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أنّه الحقّ} صدق الله العظيم [فصلت:53]

{به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در خودشان نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است}

و گواهی برای فرموده خداوند تعالی که: 
{وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا ربّك بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93)} صدق الله العظيم [النمل]

{بگو حمد و ستایش مخصوص خداست؛ بزودی آیاتش را به شما نشان می‌دهد تا آن را بشناسید؛ و پروردگار تو از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست!}

خداوند بنده خود مهدی منتظر را برمی انگیزد تا با مبارزه ای علمی؛ حقایق آیات و نشانه های خداوند را با علم و منطق و در عالم واقعیات؛برای مردم بیان نماید و نشانه ای نماند که انکارش کنند و برایشان به حق و درعالم واقع بیان نشده و روشن نگردیده باشد.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{وَيُرِيكُمْ آياتهِ فَأَيَّ آيات اللَّهِ تُنكِرُونَ (81)}صدق الله العظيم [غافر]
{او آیاتش را همواره به شما نشان می‌دهد؛ پس کدام یک از آیات او را انکار می‌کنید؟!}

اگر واقعیت زمین های هفتگانه را انکار کنند از قرآن واقعی بودن آن را برایشان روشن ساختیم ؛ واگر زمین دارای دو مشرق و یأجوج و مأجوج و سد ذی القرنین را انکار کنند آنگاه حقیقی بودن آن در عالم واقعیات برایشان روشن خواهد گردید ؛ و اگر اصحاب کهف و رقیم را انکار کنند؛ حقیقی بودن آنها در عالم واقعیات برایشان روشن گردید و اگرشهر «اِرَم» باعظمت، که مانندش در شهرها آفریده نشده بود را انکار کنند؛ مهدی منتظر حقیقت آن را درعالم واقعیت برایشان روشن خواهد کرد.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{وَيُرِيكُمْ آياتهِ فَأَيَّ آيات اللَّهِ تُنكِرُونَ (81)} صدق الله العظيم [غافر]

{او آیاتش را همواره به شما نشان می‌دهد؛ پس کدام یک از آیات او را انکار می‌کنید؟!}

و مهدی منتظر بیان این آیات را تنها از قرآن می آورد تا دریابند آن نشانه ها واقعی و حقیقی هستند و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتهِ فَتَعْرِفُونَهَا}صدق الله العظيم [النمل:93]

{بگو حمد و ستایش مخصوص ذات خداست؛ بزودی آیاتش را به شما نشان می‌دهد تا آن را بشناسید}
تا با علم و منطق و در عالم واقعیات برایشان روشن گردد که آنها حقیقت دارند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{سَنُرِيهِمْ آياتنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أنّه الحقّ}صدق الله العظيم [فصلت:53]
{به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در خودشان نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است}

پس باید خداوند به مهدی منتظر توانایی بیان علمی این آیات را داده باشد؛ به همین ترتیب خداوند مهدی منتظر را برای حکمیت بین علمای مسلمین در موارد اختلافشان بر می گمارد تا از آنها دعوت کند به آیات کتاب خداوند بازگردند ودر مواردی که در سنت نبوی دچار اختلاف نظر هستند؛ حکمیت کتابی را که از تحریف محفوظ مانده است بپذیرند.علت هم این است که احادیث سنت نبوی نیز مانند قرآن عظیم از جانب خداوند آمده است گرچه خداوند وعده ای برای حفظ سنت نبوی از تحریف نداده است؛ اما به شما امر نموده که در آیات محکم قرآن تدبر کنید و احادیث وارد شده از نبی علیه الصلاة و السلام را در معرض قضاوت قرآن قرار دهید.خداوند همچنین شما را آگاه کرده است که احادیث نبوی که از جانب خداوند نباشند با آیات محکم قرآن که در باره همان موضوع نازل شده اند؛ به کلی متفاوت خواهند بود و لذا در می یابد هرچه که در سنت نبوی آمده ومخالف آیات محکم قرآن است از جانب خداوند نیامده است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً (81) أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ القرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اختلافاً كَثِيراً (82) وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ ردّ وهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إلا قليلاً(83)}صدق الله العظيم [النساء]

{و مى‏ گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى ‏روند جمعى از آنان مخفیانه جز آنچه تو گفتی را نزد خود پنهان می کنند و خدا آنچه را كه نزد خود نگه میدارند(برای بعد از فوت پیامبر)می نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و خدا بس كارساز است(81)آيا درباره قرآن نمي‏ انديشند (ایا مسلمانان در قرآن تدبر نمی کنند ) كه اگر (احادیث رسیده از پیامبر) از ناحيه غير خدا بود (با مقارنه آنها با قرآن )اختلافات فراواني (با قرآن ) درآن مي‏ يافتند.(82) و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش میدهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ اند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى مى‏ كرديد (83)}

در این آیات خداوند از مهدی یاد کرده است که نجات دهنده مسلمانان از فتنه مسیح دجال خواهد بود و اگر فضل خداوند شامل حال شما مسلمانان نمی شد بجز عده قلیلی همگی تابع و پیرو شیطان می شدید.چون مسیح دجال همان شیطان رانده شده است؛ اما خداوند از فضل و رحمتش، مهدی منتظر را برمی انگیزد تا شما را از فتنه مسیح دجال نجات دهد و با توضیح و تفصیل حقیقت؛ مکر مسیح دجال شیطان رانده شده را باطل نماید تا مسلمانان از او پیروی نکنند و خداوند به کسی که علم کتاب قرآن عظیم را عطا نموده مأموریت داده است تا شما را نجات دهد.
و مهدی منتظر در زمان مقرر شده در کتاب مسطور خداوند به سوی شما آمده است تا به واسطه او نور خداوند کامل شود و بر تمام دین ها غالب گردد ولو اینکه مجرمان از ظهور وی ناخشنود باشند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهدى وَدِينِ الحقّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّين كلّه وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (33)}صدق الله العظيم [التوبة]

{ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!}

خداوند مهدی منتظر را به عنوان رسول یا نبی جدید بر نمی انگیزد؛ بلکه او یاری دهنده همانی است که با محمد رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم -آمده است و خداوند بواسطه او به وعده ای که به نبی خود داده؛ عمل کرده و دین او را بر تمام ادیان برتری خواهد داد.خداوند تعالی می فرماید:

{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (1) مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ ربّك بِمَجْنُونٍ (2) وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ (3) وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ (4) فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ (5) بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ(6)} صدق الله العظيم [القلم]

{ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند، (۱) که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی، (۲) و برای تو پاداشی عظیم و همیشگی است! (۳) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری! (۴) و بزودی تو می‌بینی و آنان نیز می‌بینند، (۵) که کدام یک از شما مجنونند! (۶)}

سپس به حرفی دیگر از حروف نام " ناصر" یعنی حرف (ص) قسم یاد می کند که او را در زمانی برمی انگیزد که کافران در مقام غرور و سرکشی و عداوت با حق در زمین هستند .به نام مبارزه با تروریسم با دین خداوند می جنگند و می خواهند نور خدا را خاموش سازند ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، و مهدی منتظرناصر را برمی انگیزد تا بر اساس قرآن عظیم برای مردم حجت آورد و کافران در عصر دعوت به قرآن و رجوع به آن درمقام غرور و سرکشی و عداوت با حق هستند و اگر بوش کوچک و اولیائش اعتراف نکنند که او برحق است؛ آنگاه خداوند باعذاب شدید وخوار کننده خود، مردم را گرفتار خواهد کرد .گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (2) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (3)}

صدق الله العظيم [ص]

{ص، سوگند به قرآنی که دارای ذکر است. (۱) ولی کافران در اوج قدرت و دشمنی هستند (۲) چه بسیار اقوامی را که پیش از آنها هلاک کردیم؛ و به هنگام نزول عذاب فریاد می‌زدند ولی وقت نجات گذشته بود! (۳)}

صاحب رمز (ن) در قرآن عظیم من هستم.صاحب رمز(ص) در قرآن عظیم من هستم و خداوند به بنده خود و قرآن حاوی ذکر قسم یاد می نماید؛ قرآنی که بنده خداوند از آن برایتان حجت می آورد ولی مسلمانان علیرغم نیاز به یک فرد برای رهبری و اتحاد صفوفشان ازمن رو برمی گردانند در حالیکه دشمنان شان در مقام غرور و سرکشی و عداوت با حق هستند.مسلمانان او را باور نمی کنند. پس خداوند دشمنان شان را نابود و مسلمانان را به شدت عذاب می کند.خداوند در یک شب مهدی منتظر را بر تمامی جهانیان چیره می کند و همگی در برابرش خوارخواهند شد.


اما علت اینکه آبادی مسلمانان نیزشامل عذاب خداوند می گردد این است که مسلمانان حاضر نمی شوند اعتراف نمایند که او مهدی منتظر بوده و از قرآن عظیم برایشان حجت می آورد؛ پس خداوند با نشانه عذاب فراگیر خود یعنی سیاره عذاب همه آبادی ها چه کافر وچه مسلمان را گرفتار عذابی دردناک می کند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است: 

{وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إلا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِيداً كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً (58) وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيات إلا أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيات إلا تَخْوِيفاً (59)}

صدق الله العظيم [الإسراء]

{ هیچ شهر و آبادی نیست مگر اینکه آن را پیش از روز قیامت هلاک می‌کنیم؛ یا به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت؛ این، در کتاب مسطور ثبت است. (۵۸)هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات را بفرستیم جز اینکه پیشینیان ، آن را تکذیب کردند؛ ما به (قوم) ثمود، ناقه دادیم؛ که روشنگر بود؛ اما بر آن ستم کردند ما معجزات را فقط برای بیم دادن می‌فرستیم. (۵۹)}

و این آیه به روشنی و وضوح کامل مردم را تهدید می کند که عذاب شامل حال همه آبادی ها خواهد شد.علت این است که قرآن پیام و رسالتی است که برای همه مردم فرستاده شده است ولی با وجود اینکه من از قرآن برایشان حجت آورده و آن را به تفصیل برایشان بیان می کنم؛ بازهم فایده ای ندارد و بیان حق را حتی مؤمنان به قرآن قبول نمی کنند.برای همین هم هست که می بینید؛ نشانه عذاب که نشانه تصدیق کننده حق است تمام مجامع بشری چه کافر و چه مسلمان را دربرخواهد گرفت.ایمان آنها به قرآن چه فایده ای دارد در حالی که بیان حق آن را بدون آنکه در آن تردیدی کنند ؛ در عالم واقعیات نمی پذیرند؟ وقتی مسلمانان از حق روگردان باشند؛ پس همراه کافران گرفتار می شوند؛ دشمنانشان هلاک شده و خودشان دچار عذاب بسیار شدیدی می شوند، مگر کسانی که با پذیرش و تصدیق حق خود را نجات دهند. من و سیاره عذاب در زمان مقدر شده در کتاب مسطور آمده ایم؛ باشد که تعقل کنید.

برای همین خداوند اراده نموده است که مهدی منتظر؛ امام مسیح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام باشد .گواهی برای این فرموده خداوند تعالی:
{وَيُكَلِّمُ النّاس فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ (46)}

صدق الله العظيم [آل عمران]

{و با مردم، در گاهواره و در حالت بزرگسالی سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است.»}

نشانه و آیت سخن گفتن مسیح عیسی بن مریم در گهواره ؛پیش از این رخ داده است و گذشته است و او در حالی که در گهواره بود با مردم سخن گفت.حال زمان معجزه دیگر که همان سخن گفتن فرزند مریم در بزرگ سالی است فرا رسیده است. سخن گفتن دربزرگ سالی تنها از این جهت می تواند عجیب و معجزه باشد که خداوند جسد وی را که در تابوت سکینه قرار دارد ، برمی انگیزد و وی در بزرگ سالی با شما سخن گفته و از صالحین است. مقصود " ازصالحین "این است که او برای دعوت مردم به سوی خود برانگیخته نمی شود؛ بلکه وی از صالحینی است که از مهدی منتظر حق پروردگار تبعیت می کنند.


و بیان این آیه در سنت هدایت گر نبوی در این حدیث نقل شده از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: 
[ منا الذي يصلي عيسى ابن مريم خلفه 
از ماست کسی که عیسی بن مریم پشت سر او نماز می گذارد ] 
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[ أبشركم بالمهدي ؛ يبعث على اختلاف من النّاس وزلازل فيملأ الأرض قسطاً وعدلاً، كما ملئت جوراً وظلماً
شما را به مهدی بشارت می دهم که در زمان وجود اختلافات و زلزله در میان مردم؛ برانگیخته می شود و زمین را همچنان که از ظلم ستم پر شده است, سرشار از قسط و عدل می نماید.] 
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
و همچنان که می بینید؛این حوادثی است که در عصر ظهور شاهدشان هستید یعنی اختلاف بین علمای مسلمین و پراکندگی شان که همین امر نیزباعث شکست واز بین رفتن شوکتشان شده است ،این همان وضعیتی که درحال حاضر گرفتار آنید.شما ذلیل ترین امت بوده و دشمنان تان با غرور و گردنکشی در ستیزه و عداوت با حقند.اما محمد رسول الله نفرموده است نام مهدی منتظر "محمد" است بلکه ایشان که سلام و صلوات بر او باد فرموده اند:

[ لا تنقضي الدُّنيا حتى يملك العرب رجل من أهل بيتي يواطئ اسمه اسمي .دنیا به آخر نمی رسد بر اعراب فرمانروایی حاکم شود که از اهل بیت من است ونام او همراه نام من است]

صدق عليه الصلاة والسلام.
و صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده اند: 
[ لا تقوم الساعة حتى يلي رجل من أهل بيتي يواطئ اسمه اسمي .
قیامت فرا نمی رسد مگر مردی از اهل بیت من که نامش همراه نام من است بیاید] 
و صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده اند: 
[ لو لم يبق من الدهر إلا يوماً لبعث الله رجلاً من أهل بيتي يملؤها عدلاً، كما ملئت جوراً 
حتی اگر یک روز از عمر دنیا باقی باشد؛ خداوند از اهل بیت من مردی را برمی انگیزد که جهان را همانگونه که پر از جور شده؛ از عدل لبریز سازد]
صدق عليه الصلاة والسلام.

محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –نگفتند که اسم مهدی" محمد " است بلکه ایشان عليه الصلاة والسلام فرمودند: 

[ يواطئ اسمه اسمي نام او همراه نام من است]
یعنی باید نام محمد همراه نام مهدی باشد. حکمت این امر نیز برای آن است که نام مهدی حامل خبر و نشانه امرش باشد.از این نظر که خداوند او را به عنوان نبی یا رسول برنمی انگیزد.او می آید تا به آنچه که بر محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – یاری رساند(ناصر محمد). حکمت بالغه همراهی و "تواطوء" زمانی تحقق می یابد که نام مهدی "ناصر محمد" باشد.خداوند همراهی نام من با نام محمد را در نام پدرم نهاده است تا حکمت این همراهی در نام "ناصر محمد" تحقق یابد.اگر ایشان فرموده بودند نام مهدی منتظر محمد است؛ چرا عده ای با درک غلط از حکمت حدیث حق [ يواطئ اسمه اسمي نام او همراه نام من است] نام او را احمد خوانده اند.بین اینکه "اسمه اسمی : نام او نام من است " با"یواطئ اسمه اسمی:نام او همراه نام من است " تفاوت وجود دارد.اگر فرموده بودند "اسمه اسمی :نام او نام من است"؛ اسمش محمد می شد؛ پس چرا فرمودند"یواطئ اسمه اسمی:نام او همراه نام من است " معنای "تواطوء" همراهی است و همراهی نام من با نام محمد عليه الصلاة والسلام در همراهی نام پدرم با نام من"ناصر محمد" نهاده شده است و سزاوار نیست نام مهدی نامی بجز نامی که پدرش بر حسب امر مقدور شده در کتاب مسطور بر وی نهاده : ناصر محمد؛ چیز دیگری باشد.

اما این فرموده رسول الله علیه الصلاة و السلام که: [ من سماه فقد كفر] به این معنی است؛ کسانی که او را با نامی بجز مهدی منتظر می خوانند؛ اولین کسانی هستند که نسبت به او کافر می شوند.منظور کافر شدن نسبت به دین نیست؛ بلکه منظور رسول الله علیه الصلاة و السلام کسانی است که بخاطر نامگذاری بناحق برای ایشان؛ اولین کسانی خواهند بود که در عصر گفتگو قبل از ظهور؛ ایشان را انکار و تکذیب می کنند و می گویند: نام تو با اعتقادات ما متفاوت است و تو مهدی منتظر نیستی بلکه بی شرمانه دروغ می گویی؛ اینها اولین کسانی هستند که نسبت به مهدی منتظر کافر می شوند.


و اما درمورد نزول مسیح عیسی از آسمان؛ مقصود روح مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام است که نزول کرده و به جسدش باز می گردد؛ تا به اراده خداوند برانگیخته شده و در بزرگ سالی با شما سخن گوید.برای اینکه روح مسیح توسط خداوند بالا برده شده و جسدش بعد از تطهیر در تابوت سکینه قرار گرفته و به تعداد اصحاب کهف اضافه شده است.و خداوند تعالی می فرماید:

{إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ}صدق الله العظيم [آل عمران]
{هنگامی که خدا به عیسی فرمود: «من تو را میرانده و به سوی خود، بالا می‌برم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک می‌سازم}

در این آیه تدبر و تفکر کنید.می بینید که ایشان وفات یافته و روحش به آسمان برده شده و این فوت شدن و بالا رفتن به روح مسیح عیسی بن مریم الصلاة و السلام اختصاص دارد. سپس خداوند به ما خبر می دهد که جسد مسیح عیسی بن مریم از دست کافران نجات داده شده و کفار ایشان را به صلیب نکشیده و به قتل نرسانده اند. بلکه خداوند با فرشتگان و روح القدس وی را یاری کرده و آنها جسد وی را تطهیر کرده و سپس در تابوت سکینه قرار داده اند ودست احدی از کافران به جسد نرسیده و صدمه ای به آن نزده اند . برای همین خداوند تعالی می فرماید:

{إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ}صدق الله العظيم [آل عمران]
{هنگامی که خدا به عیسی فرمود: «من تو را میرانده و به سوی خود، بالا می‌برم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک می‌سازم}

و معنی این فرموده خداوند تعالی: 
{إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ}{ من تو را میرانده و به سوی خود، بالا می‌برم } 
روح مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام است.

و این فرموده خداوند تعالی :
{وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ} 
و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک می‌سازم }
دررابطه با جسد ایشان است چون کافران به آن دست نیافته و آزاری به ایشان نرساندند؛ بلکه فرشتگان جسد ایشان را از دست آزار کافران درامان نگه داشته و بعد از تطهیر آن را در تابوت سکینه قرار داده و به اصحاب کهف اضافه نمودند.این همان" رقیم" یا رقمی است که به اصحاب کهف افزوده شده است و هرکس که می خواهد از فتنه مسیح کذاب در امان بماند؛ باید ده آیه اول سوره کهف را بفهمد که در آن از مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام یاد و مکان او نشان داده شده است.او "رقیم" است که به اصحاب کهف افزوده شده و نه مسیحیان و نه پدرانشان چیزی از این امر نمی دانند و تصور می کنند خداوند جسد او را از دست کافران نجات نداده است.و خداوند تعالی فرموده است:

بسم الله الرحمن الرحيم 

{الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل له عِوَجَا (1) قَيِّماً لِّيُنذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (2)مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَداً (3) وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً (4) مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ أن يقولوا إلا كَذِباً (5) فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً (6) إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأرض زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أيّهم أَحْسَنُ عَمَلاً (7) وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيداً جُرُزاً (8) أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آياتنَا عَجَباً (9) إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً (10)}
صدق الله العظيم [الكهف]

{سپاس خداوندى را كه بر بنده خود اين كتاب را نازل كرد و هيچ كجى و انحراف در آن ننهاد. (۱) كتابى عارى از انحراف. تا مردم را از خشم شديد خود بترساند و مؤمنان را كه كارهاى شايسته مى‌كنند، بشارت دهد كه پاداشى نيكو دارند، (۲) در حالى كه تا ابد در آن جاودانه‌اند. (۳) و كسانى را كه گفتند: خدا فرزندى اختيار كرد، بترساند. (۴)نه آنها به این سخن علم دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگی از دهانشان خارج می‌شود! آنها فقط دروغ می‌گویند! (۵) ] گویی می‌خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند! (۶) ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند! (۷) (این زرق و برقها پایدار نیست، و ما روی زمین را خاک بی گیاهی قرار می‌دهیم! (۸) آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟! (۹) زمانی که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن، و راه نجاتی برای ما فراهم ساز!» (۱۰)

و این ده آیه اول سوره کهف است. مسیح کذاب خواهد گفت که مسیح عیسی بن مریم است و سپس خود را خداوند عالم می خواند بخاطر آنکه شایسته مسیح عیسی بن مریم واقعی نیست که چنین ادعایی نماید لذا این دروغ گو را مسیح کذاب نامیده اند.برای همین خداوند به شما خبر داده و نشانی محلی که مسیح عیسی بن حق در آنجا نهاده شده را به شما نشان داده است و اینکه مسیح حق ادعای ربوبیت نمی کند و چون به اصحاب کهف اضافه شده است؛ در این ده آیه اول سوره کهف ذکرش آمده است. مسیحیان بر این باورند که خداوند جسد مسیح عیسی بن مریم را نجات نداده و یهودیان نیز چنین عقیده ای دارند. علم و حقیقت این امر نه در نزد آنهاست و نه در نزد پدران و پیشینیان شان.براستی که خداوند روح او را بالا برده و جسدش را از دست کفار درامان نگه داشته است و بعد از تطهیر به اصحاب کهف اضافه شده است و منظور از "رقیم" که در آیه نهم آمده است ایشان است .خداوند تعالی می فرماید:

{أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آياتنَا عَجَباً}صدق الله العظيم [الكهف]

{آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!}
وبرای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده اند: 
[ من حفظ عشر آيات من أول سورة الكهف عُصم من الدجال
کسی که ده آیه اول سوره کهف را حفظ کند از دجال درامان است]
صدق عليه الصلاة والسلام.
به شما خبر داده شده تا بدانید؛ مسیح کذاب خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی می کند و برای این به شما فرمان داده شده که این آیات را حفظ کنید؛ تا به هنگام آمدن بیان و توضیح آن؛ امت محمد؛ آیات را از حفظ بدانند و حکمت اینکه چرا باید آیات را از حفظ باشند برایشان روشن شود و بتوانند مسیح حق را مسیح کذاب تشخیص دهند.

اما درمورد اسامی مهدی منتظر؛ در کتاب سه نام برای او آمده است که هریک در ذاتشان حقیقتی نهفته دارد:
1- ناصر محمد: این صفتی است که به یاری وی به محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –اشاره دارد و این اسم دارای معنایی است.

2- مهدی منتظر: حاکی از صفت هدایتگری اوست که خداوند به واسطه او مردم را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت می نماید مگر شیاطین جن و انس که از رحمت خداوند ابا می کنند.خداوند به واسطه او بجز این گروه؛ باقی را هدایت می نماید و لذا مهدی منتظر نامیده می شود.
3- عبد نعیم اعظم: این اسم؛ صفت عبودیت مهدی منتظر را نشان می دهد .چون آن گونه که باید عبادت و بندگی خداوند را می کند و حکمت آفرینش خود را محقق می سازد.یعنی مهدی منتظر رضوان نفس خداوند را عبادت می کند و چگونه ممکن است تا زمانی که خداوند همه چیز را وارد رحمت خود نکرده باشد؛ در نفس خود راضی باشد. و مردم وارد رحمت خداوند نمی شوند مگر اینکه همه تحت لوای پرچم هدایت مهدی منتظر متحد گردند.
بعد از آنکه خداوند همه مردم را به وسیله مهدی منتظر هدایت کرد و به یک امت واحد تبدیل نمود؛ فتنه مسیح دجال فرا می رسد.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:


{الم (1) أَحَسِبَ النّاس أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (2)}
صدق الله العظيم [العنكبوت]
{الم‌ (۱) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (۲)}
رمز {الم} سه حرف نام (المهدی) است و این سه حرف اول؛ نشانه کسی است که به واسطه او همه مردم هدایت می شوند. سپس فتنه مسیح کذاب فرا می رسد.برای همین است که خداوند نفرموده است " آیا مؤمنان تصور می کنند" تا تمایزی برای مومنان قائل شود ؛ بلکه در این آیه تمام مردم را قبل از فتنه مسیح دجال، به صورت امتی واحد در آورده است و برای همین می فرماید:

{الم (1) أَحَسِبَ النّاس أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (2)} صدق الله العظيم [العنكبوت]
{الم‌ (۱) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (۲)}

و معنی این فرموده : {وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ} فتنه مسیح دجال است که بعد از آنکه خداوند مردم را با مهدی منتظر حق – که شما بناحق درباره او تردید دارید-به یک امت واحد تبدیل ساخت؛ رخ خواهد داد.

واما اسم اعظم الهی را از کتاب خداوند برایتان بیان نمودیم ؛خداوند اسمی ندارد که از دیگرنام های او بزرگ تر باشد؛ خداوند پاک و منزه از این نسبت است! و حکایت اسم اعظم الهی مانند تمام اسماء الحسنی خداوند است و فرقی میان آنها نیست؛ ولی چرا به آن اسم اعظم گفته می شود؟ چون این اسم نعیمی است که از نعیم جنت بزرگ تر است و خداوند حقیقت رضوان نفس پروردگار- که در قلب بنده اش احساس می شود - را نام اعظم خود قرارداده است، این اسم انعکاس حقیقت رضوان نفس پروردگار بر قلب بنده است بنده ای که خداوند از او راضی باشد (بنده ای که نعیم رضوان نفس خداوند را درک کند ) در نفس خود نعیم بزرگی را احساس می کند ؛ این نعیم ریحان نفس است و از نعیم مادی (بهشت) بزرگ تر است و خداوند تعالی می فرماید:

{فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمقربين (88) فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ (89)} ‏صدق الله العظيم [الواقعة]
{ پس اگر او از مقرّبان باشد، (۸۸) در رَوح و ریحان و بهشت پرنعمت است! (۸۹)}

اما روح ریحان نفس؛ نعیم و بهشت روحی است که حاصل انعکاس رضایت خداوند از بنده اش می باشد؛ و اما "جنة نعیم" همان نعیم بهشت مادی است ولی نعیم روح و ریحان نفس؛ از نعیم جنت بزرگ تر است(نعیم اعظم).گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالدّين فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)}صدق الله العظيم [التوبة]

{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) بزرگتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!}

چگونه انکار می کنی که رضوان الله نعیمی بزرگ تر از بهشت نیست؟ بلکه این حقیقت اسم اعظم(نعیم الأعظم) است؛ یعنی این نعیم بزرگ تر از نعیم بهشت است نه این که این نام بزرگ تر از اسماء دیگر پروردگار باشد که خداوند از این تشبیه بسیار والاتر و منزه است! نعیم بزرگ تر از بهشت؛ همانگونه که در قرآن عظیم برایتان بیان شده؛ حقیقت رضوان نفس خداوند بر شماست که از نعیم بهشت بزرگتر است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالدّين فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)}صدق الله العظيم [التوبة]

{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) بزرگتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!}
واما سؤالت در مورد حسرت در نفس خداوند نسبت به بندگانش؛ از آنجا که خداوند ارحم الراحمین است، خوش نمی دارد که بندگانش نسبت به او کافر شوند تا مجبور شود آنها را دچار عذابی سهمناک نماید.چنین نیست، من از آنچه که درنفس پروردگارم می گذرد آگاه شده ام و به همین علت تا زمانی که نعیم اعظم برایم محقق نشود؛ یعنی خداوند درنفس خود راضی شده وبرای احدی از بندگانش متحسر نباشد؛ بهشت را برخود حرام کرده ام؛ چگونه می توانید حسرت خداوند ارحم الراحمین نسبت به بندگانش را که در این فرموده آمده است، انکار نمایید؟ خداوند تعالی می فرماید:

{وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ (28) إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)حسرت بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی‌گردند (۳۱) و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}

چگونه خداوندی که از همه کس نسبت به بندگانش مهربان تر است(ارحم الراحمین) برای آنان متحسر نگردد؟ اما آنها خود درحق خود ظلم کرده اند وبا اینکه خداوند ذره ای در حق ایشان ظلم نکرده است؛ اما این امر-عذاب- خوشایند ارحم الراحمین نیست.

اما حسرت خوردن بندگان برخودشان، چیز دیگری است.این حسرت بنده در نفس خودش است که بخاطر عصیان دربرابر پروردگارش و عدم پیروی از رسولان خداوند پشیمان است.اما تو می خواهی کلام خداوند را از موضعش جابجا کرده و تحریف نمایی تا مردم از رحمت پروردگارشان ناامید شوند و او را خشن بدانند؛ برای همین است که شیاطین بشر از رحمت خداوند مأیوس شده اند، همان طور که کفار از مردگانشان مأیوسند.اما من به مردم فتوا می دهم که خداوند، ارحم الراحمین است واگر استغفار کرده و به سوی او بازگردید، درخواهید یافت که علم و رحمت او همه چیز را فراگرفته است؛اما اکثر مردم نمی دانند.

تو می گویی این آیه به معنای "وای حسرت بر ما" است:

{وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ (28) إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)حسرت بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (۳۱) و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}

من؛ تو و تمام ادیبان را به چالش می کشم .تا اگربتوانید معنای این آیه را تحریف کنید؛ آیا تو تصور می کنی زمانی که خداوند کافران را هلاک می کند؛ شادمان و مسرور است؟ خیر خداوند بخاطر بندگانی که بر خود ستم کرده اند؛حزین بوده و در نفس خود بر آنان حسرت می خورد، چون او خداوند سبحان و ارحم الراحمین است.برای همین خداوند تعالی می فرماید:

{وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ (28) إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)حسرت بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (۳۱) و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}

آیا در این آیات نشانه ای از حسرت خوردن بندگان بر خودشان وجود دارد؟ خداوند آنها را هلاک نموده و بعد از به هلاکت رسیدن آنها ودر حالی که کوچکترین ظلمی به آنان نشده است چنین می فرماید.خداوند تعالی می فرماید:

{إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس]

{فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)حسرت بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (۳۱) و همه آنان نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}

اما از آنجا که خداوند، ارحم الراحمین است،برای بندگانش حسرت می خورد.اگر فرزندان تو مدتی طولانی دربرابرت عصیان کنند و سپس تو آنها را بگیری و جمع کنی و آتشی بزرگ درست کرده و آنها را درآتش بیندازی؛ ترا بخدا شدت حسرت تو بر آنان چقدر خواهد بود؛ پس حسرت خداوندی که از مادر و پدر به فرزندان مهربان تر است چگونه خواهد بود؟ ای کاشف که مرا به پیچاندن کلام وسفسطه کاری متهم می کنی، آیا متوجه قضیه شدی؟ و اگر بگویی خیر وبازهم بخواهی به اعراضت ادامه دهی؛ دراین حالت به یقین درمی یابم که ماهیت تو چیست.اگر بعد از این پاسخی که مهدی منتظر حق به تو داد؛ بخواهی راه حق را منحرف سازی، از کسانی خواهی بود که بخاطر انکار حق آنان را به مباهله دعوت می کنم.به خداوند قسم می خورم که ترا به مباهله دعوت خواهم کرد؛ چون به یقین می دانم که حق برایت روشن شده و دریافته ای من مهدی منتظر حق پروردگارت هستم؛ اما ازکسانی هستی که از حق اکراه دارند.اگر از این پاسخ روبرگرداندی و نسبت نا حق به من دادی؛ خواهم دانست چگونه فردی هستی و بعد از این پاسخ واضح و روشن؛ دیگر به تو جوابی نخواهم داد.ولی ترا به مباهله دعوت خواهم کرد تا خداوند به سرعت بعد از مباهله به حق میان ما حکم نموده و ترا عبرتی برای دیگران قرار دهد.وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..

الإمام المهدي المنتظر ناصر محمد اليماني.



https://www.nasser-yamani.com/forumdisplay.php?54-فارسي
http://www.the-greatnews.com/
showthread.php?20647-


انجمن: فارسي

ترجمه بیانات امام مهدی به زبان فارسی

سايت امام مهدى ناصر محمد يماني
ارسال‌ها
پاسخ
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Heart میلاد امام حسن عسکری مبارک باد motlagh 0 584 03-11-2022, 11:41 PM
آخرین ارسال: motlagh
  دکتری بدون کنکور دانشگاه امام حسین MN84kishtech 0 612 03-07-2022, 04:50 PM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  دکتری بدون کنکور دانشگاه امام خمینی قزوین MN84kishtech 0 539 02-07-2022, 07:51 PM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  مصاحبه دکتری دانشگاه امام حسین MN84kishtech 0 556 21-06-2022, 05:07 PM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  مصاحبه دکتری دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین MN84kishtech 0 609 20-06-2022, 11:53 PM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  پاسخ به سؤالات در مورد یخچال فریزر dayandaryadell 0 524 17-06-2022, 01:00 AM
آخرین ارسال: dayandaryadell
  کارشناسی ارشد بدون کنکور دانشگاه امام خمینی قزوین MN84kishtech 0 531 12-06-2022, 12:31 PM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  کارشناسی ارشد بدون کنکور دانشگاه امام حسین MN84kishtech 0 536 12-06-2022, 11:06 AM
آخرین ارسال: MN84kishtech
  اعلام نتایج دانشگاه امام صادق 1401 tahsilico 0 664 23-12-2021, 12:36 PM
آخرین ارسال: tahsilico
  نمونه سوالات امتحان کار و فناوری ششم ابتدایی با پاسخ تشریحی heyvagp1 0 582 22-12-2021, 03:34 PM
آخرین ارسال: heyvagp1

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • تیم انجمن
  • صفحه‌ی تماس
  • تالار کیش تک / kishtech forum
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • نشانه‌گذاری تمامی انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • پیوند سایتی RSS
زمان کنونی: 20-07-2025، 10:44 PM Persian Translation by MyBBIran.com - Ver: 6.5
Powered by MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.