28-08-2018, 02:13 AM
سايت امام مهدى ناصر محمد يماني
حکم امام مهدی بین اهل سنت و شیعیان دوازده امامی درمورد عقیده برانگیخته شدن مهدی منتظر..
حکم مهدی منتظر میان اهل سنت و شیعیان دوازده امامی و فرقههای مختلف-اسلامی- در مورد خلیفه خدا و عبدش مهدی منتظر؛ من با بیان حق ذکر بر همه آنها غلبه کرده ومهیمن هستم و در موارد اختلاف حکم خدا را از آن -قرآن - برایٰشان روشن میکنیم. تنها نکته این است که مهدی منتظر برای گفتگو شرطی دارد؛ شرط این است که حکم ما بر اساس ذکر خداوندمحفوظ از تحریف خواهد بود؛ چرا که تنها کسی از حق پیروی خواهد کرد که به قرآن عظیم محفوظ از تحریف - که حجت خدا بر رسولش بوده و اگر آن را به مردم نرساند مورد محاسبه واقع خواهد شد-ایمان داشته باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أيّها الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ} صدق الله العظيم [المائدة: 67]
{ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای!}
اما رسالهی خداوند که نبی مأمور تبلیغ آن است؛ چیست؟ و جواب: خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كلّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل]
{من مأمورم پروردگار این شهر را عبادت کنم، همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده؛ در حالی که همه چیز از آن اوست! و من مأمورم که از مسلمین باشم؛ (۹۱) و اینکه قرآن را تلاوت کنم! هر کس هدایت شود به سود خود هدایت شده؛ و هر کس گمراه گردد بگو: «من فقط از انذارکنندگانم!» (۹۲)}
و تصدیق فرموده خداوند تعالى:
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَـٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٥﴾ قُل لَّوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٦﴾ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [يونس]
{و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانی که ایمان به لقای ما ندارند میگویند: «قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن بگو: «من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم؛ فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم!» (۱۵) بگو: «اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم؛ و خداوند از آن آگاهتان نمیکرد؛ چه اینکه مدّتها پیش از این، در میان شما زندگی نمودم؛ آیا نمیفهمید؟!» (۱۶) چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، یا آیات او را تکذیب میکند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (۱۷)}
و تصدیق فرموده خداوند تعالى:
{وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٧﴾ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿٣٩﴾ وَمِنْهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لَّا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿٤٠﴾ وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنتُم بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٤١﴾ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٢﴾وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿٤٣﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]
{ و بیشتر آنها، جز از گمان پیروی نمیکنند؛ گمان، هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (۳۶) شایسته نبود که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛ ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است؛ شکّی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷) آیا آنها میگویند: «او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را میتوانید (به یاری) طلبید!» (۳۸) بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند؛ پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود! (۳۹) بعضی از آنها، به آن ایمان میآورند؛ و بعضی ایمان نمیآورند؛ و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است! (۴۰) و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام میدهید بیزارم!» (۴۱)گروهی از آنان، بسوی تو گوش فرامیدهند آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟! (۴۲)و گروهی از آنان، به سوی تو مینگرند آیا تو میتوانی نابینایان را هدایت کنی، هر چند نبینند؟! (۴۳) خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند؛ ولی این مردمند که به خویشتن ستم میکند! (۴۴)}
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٧﴾}
{ و بیشتر آنها، جز از گمان پیروی نمیکنند؛ گمان، هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (۳۶) شایسته نبود که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛ ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است؛ شکّی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷) }
و به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿٦٠﴾}صدق الله العظيم [يونس]
{ آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره روز قیامت، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند!}
لذا هیچ انسانی تابع حق نخواهد شد؛ مگر از رسالهی خداوند برای تمامی مردم؛ ذکر محفوظ از تحریف خدا؛ پیروی کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إنّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكر وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ} صدق الله العظيم [يس: 11]
{تو فقط کسی را انذار میکنی که از این ذکر پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!}
ای جماعت شیعیان و اهل سنت؛ شما از مسیر حق گمراه شده و عده زیادی را هم گمراه کردهاید. علت گمراه شدنتان هم این است که ندانسته به خداوند نسبت میدهید و از حد خود پا فراتر گذاشته و به حدود و حق خداوند سبحان تجاوز کردهاید و تصور میکنید این شما هستید که خلیفه خدا مهدی منتظر را انتخاب میکنید! شایسته و درحد فرزندان انسان و جنیان و ملایکهی خداوند الرحمن نیست تا به جای او خلیفه خدا را انتخاب کنند. شما دروغ میگویید و عقیده هر دو گروه یعنی شیعیان و اهل سنت درمورد برانگیخته شدن مهدی منتظر یکی است. و اما اهل سنت میگویند سزاوار نیست مهدی منتظر حق پروردگارشان بیاید و بگوید ای مردم من مهدی منتظرم؛ بلکه این مردم هستند که پیش از آن که او خود را به آنان معرفی کند؛ به او خواهند گفت تو مهدی منتظری. سپس نکته دیگر را هم اضافه کرده و میگویند شرط دیگری هم داریم؛ مهدی منتظر از خدا پروا کرده و انکار میکند که مهدی منتظر و خلیفه خدا است. اما اهل سنت اصرار کرده و در حالی که او مغلوب و ناتوان شده وادارش میکنند تا به عنوان مهدی منتظر با ایشان بیعت کنند.
میبینم برادر ما محمد عبدالله ما را به حکمیت عقل دعوت میکند؛ برادر محمد! آیا عقل این را میپذیرد که اهل سنت بدانند کدام انسان مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور آمده تا او را از بین مردم انتخاب کنند؟ سؤالی که دراینجا مطرح میشود این است: از کجا میدانند او مهدی منتظر است؟ از کجا میدانند زمان مقدر شده برای او در کتاب مسطور؛ چه زمانی است؟ و خداوند درکدام عصر و دوره خلیفه خود مهدی منتظر را خلق خواهد کرد؟ این امری است که فقط مختص به خدایی است که الإنسان- مهدی منتظر- را درعصر مقدر شدهاش میآفریند تا وقتی به رشد رسید؛ علم بیان حق ذکر را به او بیاموزد؛ و برخلاف میلتان؛ وقتی عقل را حاکم کنید؛ این چیزی است که عقل منطق آن را میپذیرد. اگراندیشه کنید...
پس به شما علمای اهل سنت و شیعه میگویم؛ من مهدی منتظرم و خداوند مرا برانگیخت و به من فرمان داد تا با کتاب الهی قرآن عظیم محفوظ از تحریف با شما محاجه کنم. خداوند این کتاب را حجت حق مهدی منتظر در برابر شما قرار داده و من رسول یا نبی جدید خداوند نیستم؛ بلکه "الإنسان" هستم که خداوند بیان حق قرآن را به او آموخته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الرَّحْمَـٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الرحمن]
{خداوند الرحمان، (۱) قرآن را تعلیم فرمود، (۲)انسان را آفرید، (۳) و به او «بیان» را آموخت. (۴)}
سؤالی که مطرح میشود این است: خداوند چگونه بیان قرآن را به این انسان آموزش خواهد داد؟ و جواب: با وحی تفهیمی؛ خداوند برهان علمی کتاب مسطور با قلم خود را با وحی تفهیمی به او الهام میکند تا برهان بیان قرآن را از خود قرآن برایتان استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿١﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿٢﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿٣﴾ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿٤﴾ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العلق]
{بخوان به نام پروردگارت که آفرید، (۱) همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد! (۲) بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است، (۳) همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نمود، (۴) و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد! (۵)}
یعنی خداوند با کتاب مسطورش؛ به آن انسان آموزش میدهد تا آن چه را که با قلم نگاشته شده بخواند و بیاموزد؛ خداوند جبریل را نمیفرستد تا بیان قرآن را به او بیاموزد؛ بلکه با قلم به او آموزش میدهد و سطرهای بیان قرآن را به او الهام میکند تا با آن در برابر علمای امت حجت آورد؛ سطوری که در کتاب مسطور قرآن آمدهاند. سپس برای همه مردم روشن میکند که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - به نعمت خدایش؛ مجنون نبوده است؛ و برای همه مردم روشن میشود قرآن عظیم به حق از جانب خداوند حکیم و علیم و توسط محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - دریافت شده است. خداوند با خلیفه خود امام مهدی نور خود را کامل میکند ولو اینکه مجرمان از ظهور آن خرسند نباشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم]
{ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند، (۱) که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی، (۲) و برای تو پاداشی عظیم و همیشگی است! (۳) و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری! (۴) و به زودی تو میبینی و آنان نیز میبینند، (۵) که کدام یک از شما مجنونند! (۶)}
این انسان که خداوند بیان حق قرآن را به او میآموزد؛ خلیفة الرحمن و بنده او مهدی منتظر است و برای هر ادعایی برهان لازم است...
ای جماعت سنیان و شیعیان دوازده امامی؛ شما در مورد مهدی منتظر حق پروردگارتان دچار اختلاف شدهاید. برخی از شما بیش از هزار سال قبل او را انتخاب کردید و به جای خدا به درگاه او دعا کرده و او را میخوانید و با خدا شریکش کردهاید. ای شیعیان اثنی عشری؛ بدانید در برابر خداوند مهدی منتظربه کارتان نخواهد آمد. و اما اهل سنت؛ به ناحق شأن او را پایین آوردهاند؛ در حالی که او خلیفهی حق خداوند بر آنان است و خدا طاعت از او را واجب نموده و آنها باید در برابر او کاملا سر فرود آورده و تسلیم شوند،که این گونه اطاعت به مثابه سجده در پیشگاه خداوند است و خداوند فرمان نداده دربرابر خلیفهاش سجده شود؛ بلکه در برابر فرمان خدا سجده کرده و از خلیفه او اطاعت گردد و آنها در این امر از خود اختیار ندارند؛ چنان که ملایکه چنین اختیاری نداشتند و خداوند تعالی فرمود:
{إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِينٍ ﴿٧١﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٧٢﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٧٣﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿٧٥﴾ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿٧٦﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٧٧﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٧٨﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٧٩﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٨٠﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٨١﴾ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٢﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمخلَصِينَ ﴿٨٣﴾قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿٨٤﴾ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [ص]
{وهنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل میآفرینم! (۷۱) هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح ( کلمات قدرت ) خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید!» (۷۲) در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، (۷۳) جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود! (۷۴) گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (۷۵) گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدهای و او را از گل!» (۷۶) فرمود: «از آن خارج شو، که تو رانده درگاه منی! (۷۷) و مسلّماً لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود! (۷۸) گفت: «پروردگارا! مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند ( بعث اول ) مهلت ده!» (۷۹) فرمود: «تو از مهلت دادهشدگانی، (۸۰) ولی تا روز و زمان معیّن!» (۸۱) گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (۸۲) مگر بندگان خالص تو،از میان آنها!» (۸۳)فرمود: «به حق سوگند، و حق میگویم، (۸۴) که جهنّم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروی کند، پر خواهم کرد!» (۸۵)}
ای جماعت شیعیان و اهل سنت؛ ای علمای امت اسلام و پیروانشان؛ اگر از خلیفه خدا اطاعت نکرده و دربرابر فرمان پروردگارعالمیان که او را برگزیده سجده نکنید؛ آیا نمیترسید گرفتار لعنت خداشوید؟ البته اگرمحتاط باشید و بگویید از کجا بدانیم به حق تو برگزیده خداوند هستی؛ حق دارید. پس در پاسختان از کتاب خداوند برهان امامت و خلافت و رهبری در همه زمانها و مکانها را برایتان آورده و میگوییم؛ ای علمای شیعه و اهل سنت و تمام امت؛ آیا میدانید اگر خداوند از ورای حجابش با شما سخن گفته و خبر دهد که مهدی منتظر را بر شما برگزیده؛ زمانی به شما فرمان میدهد تا دربرابرش سجده کنید که به او علم و دانشی بیش از شما عطا کرده باشد؟ تا وقتی او با علم کتاب بر شما غلبه کرد و برتریاش را نشان داد؛ آن گاه خداوند فرمان سجده در برابر خلیفهاش را بر شما واجب کرده است. خداوند به ملایکه فرمان سجده در برابر آدم را نداد، مگر بعد از این که به او دانش بیشتری عنایت کرد و آدم آن چه که ملایکه نمیدانستند را به ایشان آموخت؛ تا همیشه و همه جا "علم" برهان خلافت باشد.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.» (۳۰)وعلم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را می دانم؟! و نیز می دانم آنچه را شما آشکار می کنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
ای جماعتی که از برهان خلافت در آیات محکم کتاب بیخبرید؛ با اینکه خداوند از ورای حجاب با ملایکه سخن گفت؛ اما تا زمانی که با برهان علمی،مهیمن بودن خلیفه پروردگار بر ملایکه ثابت نشد؛ فرمان -سجده- صادر نگردید. پس تدبر و تفکر کنید -و بدانید- خداوند درکتاب خود برهان علمی را دلیل خلافت خلیفهی خود در زمین قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{و علم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
مهدی منتظر از تمام اهل سنت و جماعت و از تمام شیعیان انثی عشری و تمام کسانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هریک به داشته خود شادند؛ سؤال میکند: آیا قبل از این که حجت علمی آدم ثابت شود؛ خداوند به ملایکه فرمان سجده در برابر خلیفه خود آدم را داد؟؛ یا امر خداوند بعد از آن که آٔدم را از نظر علمی بر ملایکه برتری داد؛ فرمان سجده صادر شد؟همانا که من با آیات محکم قرآن برای شما حجت میآورم و این آیه ازمحکمات قرآن است و میبینید که تنها بعد از این که خداوند خلیفهی خود آدم را از نظر علمی بر ملایکه برتری داد و حجت در برابر آنان اقامه شد و روشن گردید آدم از آنها بیشتر میداند و برهان خلافت به حق برای ملایکه ثابت شد؛ فرمان سجده صادر گردید. اینجا بود که خداوند الرحمن فرمان سجده به آدم را داد و آنها سجده کردند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
{و علم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
خداوند برهان خلافت را در هر زمان و مکانی؛ برتری علمی خلیفه در برابر کسانی قرار داده که خلیفه برای خلافت بر آنان انتخاب شده است.
به امام طالوت بنگرید که خداوند او را بر بنی اسراییل خلافت داد؛ پروردگار چه برهانی برای خلافت او بر آنان آورد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ لَهُمْ نبيّهم إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أحقّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصطفاه عَلَيْكُمْ وَزاده بسطةً في العلم وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:247]
{ و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایستهتریم، و او ثروت زیادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، میبخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است؛ وآگاه است.»}
لذا ای علمای شیعه و سنی؛ خداوند برهان خلافت امام مهدی را هم رجحان و برتری علمی او بر تمام شما قرار داده است؛ و به خداوند العلی العظیم قسم میخورم اگر به دعوت من برای حکمیت براساس کتاب خداوند پاسخ دهید؛ زبان همهی شما سنیان و شیعیان را خاموش خواهم کرد و شما قادر به چنین کاری نخواهید بود. بلکه به خداوند واحد قهار قسم-واین قسم یک نیکوکار است نه یک فاجر- که اگر تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی؛ زنده و مرده جمع شوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با برهان علمی آشکار و مبین از کتاب خداوند و پروردگار عالمیان،بر آنان مهیمن خواهد شد تا تسلیم حق شده و در برابر خلیفهی پروردگار سرفرود آورد و از او تبعیت کنند و یا شیعه و سنی از سجده در برابر خلیفهای که خدا برایشان مقرر نموده؛ خودداری کنند؛ که در این صورت خداوند آنان را هم مانند ابلیس تا یوم الدین لعنت خواهد کرد. شما در مورد خلیفه خداوند الرحمن هیچ نقش و اختیاری ندارید؛ جنیان هم هیچ نقشی ندارند، همان طور که ملایکه خداوند الرحمن نقشی نداشتند؛ چون خداوند می داند و شما نمیدانید و بیش از آن چه که خداوند سبحان به شما یاد داده؛ چیزی نمیدانید و او علیم و حکیم است؛ یا مگر نمیدانید چرا خداوند ، فرشتگان را تکذیب کرد و به ایشان فرمود:
{فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾}صدق الله العظيم [البقرة]،
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
چون آنها به خداوند گفته بودند:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
در حالی که آنها از خداوند سبحان عالمتر نیستند تا بگویند:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
نگاه کنید خداوند چه جوابی به آنها میدهد:
{قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم،
{«من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
خداوند خشم خود نسبت به فرشتگان را در نفسش فرونشاند؛ چون آنها به حق خداوند تجاوز کرده و از حد خود خارج شدند؛ ولی ملایکه خبر نداشتند به علت گذشتن از حدشان و دخالت در کاری که حق آنها نبود؛ چه در نفس خدا میگذشت تا اینکه خداوند به آنان فرمود:
{أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم.
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
اینجا بود که ملایکه دریافتند که از حد خود گذشته و در امر انتخاب خلیفه خدا بر بندگانش؛ به حق خداند تجاوز کردهاند؛ آنها که عالمتر از خدا نبودند. بلکه این خداوند است که میداند رسالت خود را درکجا نهد و دانستند در کاری دخالت کردهاند که حق نداشتهاند و این را از خلال این فرموده خداوند تعالی دریافتند:
{أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم.
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
به فرموده خداوند تعالی بنگرید: {صَادِقِينَ} صدق الله العظيم، چه کسی صادقتر از ملایکه مقرب خداوند الرحمن است! اما آنها درمورد انتخاب خلیفه خدا در زمین از حد خود تجاوز کردند و خداوند با این فرموده : {صَادِقِينَ} صدق الله العظيم، آنها را تکذیب نمود؛ مقصود خداوند این بود که شما از خداوند آگاهتر نیستید؛ به سخنانی که ملایکه قبل از اینکه بدانند اشتباه کردهاند توجه کنید:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم.
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
ولی زمانی که ملایکه دریافتند در امر انتخاب خلیفه خداوند الرحمن از حد خود تجاوز کرده و اختیاری در این مورد ندارند و آگاه شدند در نفس خداوند نسبت به آنها چه میگذرد؛ اقرار و اعتراف کرده و به امید مغفرت و حلم و نعیم رضوان پروردگارشان را تسبیح نمودند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{ فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
مهدی منتظر هم به شیعیان و اهل سنت میگوید شما در مورد عقیده تان دروغ میگویید؛ این شما نیستید که خلیفه خدا را انتخاب میکنید؛ خداوند مرا به عنوان خلیفهی شما و تمام مردم جهان برانگیخته تا بر اساس عدل حکم نمایم و سخن حق و فصل الخطاب را بر زبان برانم نه هزلیات...اگر که خواهان حق هستید. خداوند با برهان خلافت مرا یاری نموده و از نظر علم کتاب مرا به شما برتری داده تا چیزهایی را که نمی دانید به شما یاد دهم و در تمام مواردی که در ارکان دین حنیف اسلام دچار اختلاف هستید؛ میانتان حکم نمایم.
پنج سال میگذرد و من اولین رکن اعتقادی مسلمانان را که اخلاص در دین و عبادت خداوند یکتا و بیشریک است را تصحیح میکنم و حال به سراغ رکن دوم میرویم که نماز است تا نمازو رکعتهای آن را برایتان روشن کنیم.
ممکن است یکی از علمای گرانٔقدر اهل سنت بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی قرآن به صورت کلی نازل شده و تفاصیل در ان نیامده است و سنت حق آن را تفصیل داده است". مهدی منتظر در پاسخ او به حق چنین میگوید: خیر . قرآن به تفصیل نازل شده ومحمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - ومهدي منتظَر تنها حکم خدا را به تفصیل از آیات محکم کتاب برای مردم بیان میکنند. ما قرآن و بیان آن را از خود قرآن به تفصیل برای مردم تشریح میکنیم ولی شما نمیدانید خداوند هم قرآن وهم بیان آن را نازل نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
{آیا غیر خدا را به داوری طلبم؟! در حالی که اوست که این کتاب آسمانی را، که همه چیز در آن آمده، به سوی شما فرستاده است؛ و کسانی که به آنها کتاب آسمانی دادهایم میدانند این کتاب، به حق از طرف پروردگارت نازل شده؛ بنابر این از تردیدکنندگان مباش! (۱۱۴) و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسید؛ هیچ کس نمیتواند کلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست. (۱۱۵) اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند. (۱۱۶)}
اما خزعبلات شیعیان و اهل سنت و جماعت مخالف آیات محکم کتاب خداست و من مهدی منتظر همهی این خزعبلات را زیر پا انداخته و بیان حق کتاب خداوند قرآن عظیم را به طور مفصل برایتان خواهم آورد اگر به آن ایمان داشته باشید.... اما دلیل این که من این روایات و خزعبلات شیعیان اثنی عشری و اهل سنت و جماعت را زیر پا له خواهم کرد؛ این است که بسیاری از مطالبی که آنها دارند نه از کتاب خداست و نه از سنت رسولش؛ بلکه آنها به روایاتی آویختهاند که برخلاف کتاب خدا و سنت رسولش است و خود را هدایت شده هم میدانند. مثل شیعیان و اهل سنت مانند یهود و نصاری است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النّصارى عَلَىَ شَيْءٍ وَقَالَتِ النّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:113]
{یهود گفتند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری گفتند یهود را از حق چیزی در دست نیست،}
ولی یهودیان درست میگفتند که : {لَيْسَتِ النّصارى عَلَىَ شَيْءٍ}، مسیحیان هم درست میگفتند که : {وَقَالَتِ النّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم،
میدانید چرا نه یهودیان برحق بودند و نه مسیحیان؟ چون یهودیان احکام تورات را که بصیرت پروردگار برای آنان بود ، اقامه نکردند. مسیحیان نیزاحکام انجیل که بصیرت پروردگار برای آنان بود را اقامه نکردند. و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ يَا أهل الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التّوراة وَالإنجيل وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ ربّكم وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكفراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [المائدة: 68]
{ ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید. ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابر این، از این قوم کافر، غمگین مباش!}
شرط این نیست که حکام از آل بیت باشند؛ در کتاب، بین ما و سایر مسلمانان فرقی وجود ندارد و خداوند هیچ ما را بر سایر مردم برتری نداده است و نزد خداوند گرامیترین انسانها متقیان هستند فرقی ندارد از آل بیت باشند و یا از دیگر قبایل و ملتها؛ وای بر آنان که خون مسلمانان را تنها به خاطر این که خود را برای حکومت شایستهتر از دیگران میدانند؛ بر زمین میریزند...
والله که اگر برخی از کسانی که از آل بیت هستند؛ حاکم کشورها شوند؛ بیش از فساد یهودیان در غزه؛ فساد خواهند کرد؛ میدانید چرا؟ چون مفسدان به آل بیت مطهر تعلق ندارند؛ بلکه اکثر آنها از ذریه یهودیانند و تصور میکنند از آل بیت هستند در حالی که هیچ ربطی به انها ندارند. و اما مفتیان کشورها؛ بنده دینارند و در سینهشان ترس ازحکام جبون عرب بیش از خداوند واحد قهار است و به این حکام فشار نمیآورند تا به تمام مسلمانان اعلان کنند تا با اسلحه سبک و سنگین آمادهی جهاد فی سبیل الله برای مبارزه بر علیه یهودیانی شوند که در روزهای جنگ غزه به برادران مسلمانشان تجاوز کرده بودند. ای کسانی که گرفتار سستی شدهاید از این زندگی دنیوی چه میخواهید؛ به دنیا راضی شده و از مرگ اکراه داشته و دنیا را دوست دارید؟ پس به شما عذاب دردناکی را بشارت میدهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسقِينَ} صدق الله العظيم [التوبة: 24]
{ بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!}
آیا میدانید مقصود خداوند تعالی چیست که میفرماید:
: {فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسقِينَ} صدق الله العظيم،
{در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!}
این عذاب خداوند برای کسانی است که از دینشان خارج شده و در راه خدا جهاد نمیکنند. خداوند تعالی به آنان چنین وعده میدهد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿٣٨﴾ إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا ۗ وَاللَّـهُ عَلَىٰ كلّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
{ ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا هنگامی که به شما گفته میشود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی میکنید ؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست! (۳۸) اگر حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی میکند، و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرارمیدهد؛ و هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست! (۳۹)}
ای علمای امت به خود و امتتان رحم کنید که وعده عذاب خداوند نزدیک شده ولی شما از حق روگردانده و به دعوت مهدی منتظر که شما را به سوی کتاب خدا میخواند، پاسخ نمیدهید؛ صبر تا کی؟ انتظار طولانی شده است ای کسانی که از دعوت حکمیت بر اساس کتاب خدا "الذکر"-قرآن - رو میگردانید و حاضر نیستسد در موارد اختلاف بر اساس آن میان شما حکم کنیم تا بعد از این همه تفرقه و پراکندگی؛صفوفتان متحد شود و عزتتان بازگردد که عزت از آن کسی است که در راه خدا از هیچ ملامتی نهراسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي ٱللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاۤئِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ ٱللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}صدق الله العظيم [المائدة:54]
{ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، ؛ خداوند جمعیّتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد میدهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.}
و اما تو جناب محمد عبدالله که با خزعبلات شیعیان به سراغ ما آمده و خزعبلات اهل سنت را فراموش کردهای؛ همهی شما گمراهید؛ فقط گمراهی شیعیان بیشتر است چون با مبالغه در مورد آل بیت رسول الله به خداوند شرک آوردهاند. اهل سنت هم خیلی ازآنها بهتر نیستند و منتظرند تا محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - در پیشگاه پروردگار برایشان شفاعت کند.
شاید یک از علمای سرشناس اهل سنت بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید:مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا} صدق الله العظيم [الإسراء:79]،
{امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد}
ناصر محمد یمانی مگر این مقام شفاعت نیست؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا از نظر شما این آیه از آیات محکم و بینه است و مقصود از مقام محمود را درک کردهاید که به آن تمسک میجویید؟ اما شما از آیهای محکم که درست در همین مورد است و برای عالم و جاهلتان روشن رومیگردانید . خداوند در آن آیه فتوا میدهد که رسول خود محمد - صلّى الله عليه وآله وسلّم - را نفرستاده مگر برای این که به شما و همه مردم در مورد عقیده شفاعت در پیشگاه خداوند سبحان، هشدار دهد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51]
{و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز میترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعتکنندهای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند!}
ولی شیعیان و اهل سنت از این آیه خوششان نمیآید؛ در حالی که از آیات محکم و ام الکتاب است و خواهند گفت؛" تأویل آن را جز خداوند نمیداند" با این که این آیه برای عالم و جاهل محکم است. سپس ریو بر آیاتی تکیه میکنند که هم چنان نیاز به تأویل دارند. آن آیات را بر طبق میل و خواسته خود تفسیر کرده و آیهی محکم . اضح و بینهای که از أصول عقاید حق مسلمانان و از آیات ام الکتاب است رها میکنند. مانند فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنذِرْ ب
حکم امام مهدی بین اهل سنت و شیعیان دوازده امامی درمورد عقیده برانگیخته شدن مهدی منتظر..
حکم مهدی منتظر میان اهل سنت و شیعیان دوازده امامی و فرقههای مختلف-اسلامی- در مورد خلیفه خدا و عبدش مهدی منتظر؛ من با بیان حق ذکر بر همه آنها غلبه کرده ومهیمن هستم و در موارد اختلاف حکم خدا را از آن -قرآن - برایٰشان روشن میکنیم. تنها نکته این است که مهدی منتظر برای گفتگو شرطی دارد؛ شرط این است که حکم ما بر اساس ذکر خداوندمحفوظ از تحریف خواهد بود؛ چرا که تنها کسی از حق پیروی خواهد کرد که به قرآن عظیم محفوظ از تحریف - که حجت خدا بر رسولش بوده و اگر آن را به مردم نرساند مورد محاسبه واقع خواهد شد-ایمان داشته باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أيّها الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ} صدق الله العظيم [المائدة: 67]
{ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای!}
اما رسالهی خداوند که نبی مأمور تبلیغ آن است؛ چیست؟ و جواب: خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كلّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل]
{من مأمورم پروردگار این شهر را عبادت کنم، همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده؛ در حالی که همه چیز از آن اوست! و من مأمورم که از مسلمین باشم؛ (۹۱) و اینکه قرآن را تلاوت کنم! هر کس هدایت شود به سود خود هدایت شده؛ و هر کس گمراه گردد بگو: «من فقط از انذارکنندگانم!» (۹۲)}
و تصدیق فرموده خداوند تعالى:
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَـٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٥﴾ قُل لَّوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٦﴾ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [يونس]
{و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانی که ایمان به لقای ما ندارند میگویند: «قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن بگو: «من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم؛ فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم!» (۱۵) بگو: «اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم؛ و خداوند از آن آگاهتان نمیکرد؛ چه اینکه مدّتها پیش از این، در میان شما زندگی نمودم؛ آیا نمیفهمید؟!» (۱۶) چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، یا آیات او را تکذیب میکند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (۱۷)}
و تصدیق فرموده خداوند تعالى:
{وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٧﴾ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿٣٩﴾ وَمِنْهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لَّا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿٤٠﴾ وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنتُم بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٤١﴾ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٢﴾وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿٤٣﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]
{ و بیشتر آنها، جز از گمان پیروی نمیکنند؛ گمان، هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (۳۶) شایسته نبود که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛ ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است؛ شکّی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷) آیا آنها میگویند: «او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را میتوانید (به یاری) طلبید!» (۳۸) بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند؛ پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود! (۳۹) بعضی از آنها، به آن ایمان میآورند؛ و بعضی ایمان نمیآورند؛ و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است! (۴۰) و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام میدهید بیزارم!» (۴۱)گروهی از آنان، بسوی تو گوش فرامیدهند آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟! (۴۲)و گروهی از آنان، به سوی تو مینگرند آیا تو میتوانی نابینایان را هدایت کنی، هر چند نبینند؟! (۴۳) خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند؛ ولی این مردمند که به خویشتن ستم میکند! (۴۴)}
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٧﴾}
{ و بیشتر آنها، جز از گمان پیروی نمیکنند؛ گمان، هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (۳۶) شایسته نبود که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛ ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است؛ شکّی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (۳۷) }
و به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿٦٠﴾}صدق الله العظيم [يونس]
{ آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره روز قیامت، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند!}
لذا هیچ انسانی تابع حق نخواهد شد؛ مگر از رسالهی خداوند برای تمامی مردم؛ ذکر محفوظ از تحریف خدا؛ پیروی کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إنّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكر وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ} صدق الله العظيم [يس: 11]
{تو فقط کسی را انذار میکنی که از این ذکر پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!}
ای جماعت شیعیان و اهل سنت؛ شما از مسیر حق گمراه شده و عده زیادی را هم گمراه کردهاید. علت گمراه شدنتان هم این است که ندانسته به خداوند نسبت میدهید و از حد خود پا فراتر گذاشته و به حدود و حق خداوند سبحان تجاوز کردهاید و تصور میکنید این شما هستید که خلیفه خدا مهدی منتظر را انتخاب میکنید! شایسته و درحد فرزندان انسان و جنیان و ملایکهی خداوند الرحمن نیست تا به جای او خلیفه خدا را انتخاب کنند. شما دروغ میگویید و عقیده هر دو گروه یعنی شیعیان و اهل سنت درمورد برانگیخته شدن مهدی منتظر یکی است. و اما اهل سنت میگویند سزاوار نیست مهدی منتظر حق پروردگارشان بیاید و بگوید ای مردم من مهدی منتظرم؛ بلکه این مردم هستند که پیش از آن که او خود را به آنان معرفی کند؛ به او خواهند گفت تو مهدی منتظری. سپس نکته دیگر را هم اضافه کرده و میگویند شرط دیگری هم داریم؛ مهدی منتظر از خدا پروا کرده و انکار میکند که مهدی منتظر و خلیفه خدا است. اما اهل سنت اصرار کرده و در حالی که او مغلوب و ناتوان شده وادارش میکنند تا به عنوان مهدی منتظر با ایشان بیعت کنند.
میبینم برادر ما محمد عبدالله ما را به حکمیت عقل دعوت میکند؛ برادر محمد! آیا عقل این را میپذیرد که اهل سنت بدانند کدام انسان مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور آمده تا او را از بین مردم انتخاب کنند؟ سؤالی که دراینجا مطرح میشود این است: از کجا میدانند او مهدی منتظر است؟ از کجا میدانند زمان مقدر شده برای او در کتاب مسطور؛ چه زمانی است؟ و خداوند درکدام عصر و دوره خلیفه خود مهدی منتظر را خلق خواهد کرد؟ این امری است که فقط مختص به خدایی است که الإنسان- مهدی منتظر- را درعصر مقدر شدهاش میآفریند تا وقتی به رشد رسید؛ علم بیان حق ذکر را به او بیاموزد؛ و برخلاف میلتان؛ وقتی عقل را حاکم کنید؛ این چیزی است که عقل منطق آن را میپذیرد. اگراندیشه کنید...
پس به شما علمای اهل سنت و شیعه میگویم؛ من مهدی منتظرم و خداوند مرا برانگیخت و به من فرمان داد تا با کتاب الهی قرآن عظیم محفوظ از تحریف با شما محاجه کنم. خداوند این کتاب را حجت حق مهدی منتظر در برابر شما قرار داده و من رسول یا نبی جدید خداوند نیستم؛ بلکه "الإنسان" هستم که خداوند بیان حق قرآن را به او آموخته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الرَّحْمَـٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الرحمن]
{خداوند الرحمان، (۱) قرآن را تعلیم فرمود، (۲)انسان را آفرید، (۳) و به او «بیان» را آموخت. (۴)}
سؤالی که مطرح میشود این است: خداوند چگونه بیان قرآن را به این انسان آموزش خواهد داد؟ و جواب: با وحی تفهیمی؛ خداوند برهان علمی کتاب مسطور با قلم خود را با وحی تفهیمی به او الهام میکند تا برهان بیان قرآن را از خود قرآن برایتان استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿١﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿٢﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿٣﴾ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿٤﴾ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العلق]
{بخوان به نام پروردگارت که آفرید، (۱) همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد! (۲) بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است، (۳) همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نمود، (۴) و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد! (۵)}
یعنی خداوند با کتاب مسطورش؛ به آن انسان آموزش میدهد تا آن چه را که با قلم نگاشته شده بخواند و بیاموزد؛ خداوند جبریل را نمیفرستد تا بیان قرآن را به او بیاموزد؛ بلکه با قلم به او آموزش میدهد و سطرهای بیان قرآن را به او الهام میکند تا با آن در برابر علمای امت حجت آورد؛ سطوری که در کتاب مسطور قرآن آمدهاند. سپس برای همه مردم روشن میکند که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - به نعمت خدایش؛ مجنون نبوده است؛ و برای همه مردم روشن میشود قرآن عظیم به حق از جانب خداوند حکیم و علیم و توسط محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - دریافت شده است. خداوند با خلیفه خود امام مهدی نور خود را کامل میکند ولو اینکه مجرمان از ظهور آن خرسند نباشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم]
{ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند، (۱) که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی، (۲) و برای تو پاداشی عظیم و همیشگی است! (۳) و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری! (۴) و به زودی تو میبینی و آنان نیز میبینند، (۵) که کدام یک از شما مجنونند! (۶)}
این انسان که خداوند بیان حق قرآن را به او میآموزد؛ خلیفة الرحمن و بنده او مهدی منتظر است و برای هر ادعایی برهان لازم است...
ای جماعت سنیان و شیعیان دوازده امامی؛ شما در مورد مهدی منتظر حق پروردگارتان دچار اختلاف شدهاید. برخی از شما بیش از هزار سال قبل او را انتخاب کردید و به جای خدا به درگاه او دعا کرده و او را میخوانید و با خدا شریکش کردهاید. ای شیعیان اثنی عشری؛ بدانید در برابر خداوند مهدی منتظربه کارتان نخواهد آمد. و اما اهل سنت؛ به ناحق شأن او را پایین آوردهاند؛ در حالی که او خلیفهی حق خداوند بر آنان است و خدا طاعت از او را واجب نموده و آنها باید در برابر او کاملا سر فرود آورده و تسلیم شوند،که این گونه اطاعت به مثابه سجده در پیشگاه خداوند است و خداوند فرمان نداده دربرابر خلیفهاش سجده شود؛ بلکه در برابر فرمان خدا سجده کرده و از خلیفه او اطاعت گردد و آنها در این امر از خود اختیار ندارند؛ چنان که ملایکه چنین اختیاری نداشتند و خداوند تعالی فرمود:
{إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِينٍ ﴿٧١﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٧٢﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٧٣﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿٧٥﴾ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿٧٦﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٧٧﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٧٨﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٧٩﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٨٠﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٨١﴾ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٢﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمخلَصِينَ ﴿٨٣﴾قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿٨٤﴾ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [ص]
{وهنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل میآفرینم! (۷۱) هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح ( کلمات قدرت ) خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید!» (۷۲) در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، (۷۳) جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود! (۷۴) گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (۷۵) گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدهای و او را از گل!» (۷۶) فرمود: «از آن خارج شو، که تو رانده درگاه منی! (۷۷) و مسلّماً لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود! (۷۸) گفت: «پروردگارا! مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند ( بعث اول ) مهلت ده!» (۷۹) فرمود: «تو از مهلت دادهشدگانی، (۸۰) ولی تا روز و زمان معیّن!» (۸۱) گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (۸۲) مگر بندگان خالص تو،از میان آنها!» (۸۳)فرمود: «به حق سوگند، و حق میگویم، (۸۴) که جهنّم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروی کند، پر خواهم کرد!» (۸۵)}
ای جماعت شیعیان و اهل سنت؛ ای علمای امت اسلام و پیروانشان؛ اگر از خلیفه خدا اطاعت نکرده و دربرابر فرمان پروردگارعالمیان که او را برگزیده سجده نکنید؛ آیا نمیترسید گرفتار لعنت خداشوید؟ البته اگرمحتاط باشید و بگویید از کجا بدانیم به حق تو برگزیده خداوند هستی؛ حق دارید. پس در پاسختان از کتاب خداوند برهان امامت و خلافت و رهبری در همه زمانها و مکانها را برایتان آورده و میگوییم؛ ای علمای شیعه و اهل سنت و تمام امت؛ آیا میدانید اگر خداوند از ورای حجابش با شما سخن گفته و خبر دهد که مهدی منتظر را بر شما برگزیده؛ زمانی به شما فرمان میدهد تا دربرابرش سجده کنید که به او علم و دانشی بیش از شما عطا کرده باشد؟ تا وقتی او با علم کتاب بر شما غلبه کرد و برتریاش را نشان داد؛ آن گاه خداوند فرمان سجده در برابر خلیفهاش را بر شما واجب کرده است. خداوند به ملایکه فرمان سجده در برابر آدم را نداد، مگر بعد از این که به او دانش بیشتری عنایت کرد و آدم آن چه که ملایکه نمیدانستند را به ایشان آموخت؛ تا همیشه و همه جا "علم" برهان خلافت باشد.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.» (۳۰)وعلم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را می دانم؟! و نیز می دانم آنچه را شما آشکار می کنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
ای جماعتی که از برهان خلافت در آیات محکم کتاب بیخبرید؛ با اینکه خداوند از ورای حجاب با ملایکه سخن گفت؛ اما تا زمانی که با برهان علمی،مهیمن بودن خلیفه پروردگار بر ملایکه ثابت نشد؛ فرمان -سجده- صادر نگردید. پس تدبر و تفکر کنید -و بدانید- خداوند درکتاب خود برهان علمی را دلیل خلافت خلیفهی خود در زمین قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{و علم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
مهدی منتظر از تمام اهل سنت و جماعت و از تمام شیعیان انثی عشری و تمام کسانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هریک به داشته خود شادند؛ سؤال میکند: آیا قبل از این که حجت علمی آدم ثابت شود؛ خداوند به ملایکه فرمان سجده در برابر خلیفه خود آدم را داد؟؛ یا امر خداوند بعد از آن که آٔدم را از نظر علمی بر ملایکه برتری داد؛ فرمان سجده صادر شد؟همانا که من با آیات محکم قرآن برای شما حجت میآورم و این آیه ازمحکمات قرآن است و میبینید که تنها بعد از این که خداوند خلیفهی خود آدم را از نظر علمی بر ملایکه برتری داد و حجت در برابر آنان اقامه شد و روشن گردید آدم از آنها بیشتر میداند و برهان خلافت به حق برای ملایکه ثابت شد؛ فرمان سجده صادر گردید. اینجا بود که خداوند الرحمن فرمان سجده به آدم را داد و آنها سجده کردند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
{و علم اسماء [نام خلفای خداوند در زمین] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
خداوند برهان خلافت را در هر زمان و مکانی؛ برتری علمی خلیفه در برابر کسانی قرار داده که خلیفه برای خلافت بر آنان انتخاب شده است.
به امام طالوت بنگرید که خداوند او را بر بنی اسراییل خلافت داد؛ پروردگار چه برهانی برای خلافت او بر آنان آورد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ لَهُمْ نبيّهم إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أحقّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصطفاه عَلَيْكُمْ وَزاده بسطةً في العلم وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:247]
{ و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایستهتریم، و او ثروت زیادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، میبخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است؛ وآگاه است.»}
لذا ای علمای شیعه و سنی؛ خداوند برهان خلافت امام مهدی را هم رجحان و برتری علمی او بر تمام شما قرار داده است؛ و به خداوند العلی العظیم قسم میخورم اگر به دعوت من برای حکمیت براساس کتاب خداوند پاسخ دهید؛ زبان همهی شما سنیان و شیعیان را خاموش خواهم کرد و شما قادر به چنین کاری نخواهید بود. بلکه به خداوند واحد قهار قسم-واین قسم یک نیکوکار است نه یک فاجر- که اگر تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی؛ زنده و مرده جمع شوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با برهان علمی آشکار و مبین از کتاب خداوند و پروردگار عالمیان،بر آنان مهیمن خواهد شد تا تسلیم حق شده و در برابر خلیفهی پروردگار سرفرود آورد و از او تبعیت کنند و یا شیعه و سنی از سجده در برابر خلیفهای که خدا برایشان مقرر نموده؛ خودداری کنند؛ که در این صورت خداوند آنان را هم مانند ابلیس تا یوم الدین لعنت خواهد کرد. شما در مورد خلیفه خداوند الرحمن هیچ نقش و اختیاری ندارید؛ جنیان هم هیچ نقشی ندارند، همان طور که ملایکه خداوند الرحمن نقشی نداشتند؛ چون خداوند می داند و شما نمیدانید و بیش از آن چه که خداوند سبحان به شما یاد داده؛ چیزی نمیدانید و او علیم و حکیم است؛ یا مگر نمیدانید چرا خداوند ، فرشتگان را تکذیب کرد و به ایشان فرمود:
{فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾}صدق الله العظيم [البقرة]،
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
چون آنها به خداوند گفته بودند:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
در حالی که آنها از خداوند سبحان عالمتر نیستند تا بگویند:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
نگاه کنید خداوند چه جوابی به آنها میدهد:
{قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم،
{«من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
خداوند خشم خود نسبت به فرشتگان را در نفسش فرونشاند؛ چون آنها به حق خداوند تجاوز کرده و از حد خود خارج شدند؛ ولی ملایکه خبر نداشتند به علت گذشتن از حدشان و دخالت در کاری که حق آنها نبود؛ چه در نفس خدا میگذشت تا اینکه خداوند به آنان فرمود:
{أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم.
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
اینجا بود که ملایکه دریافتند که از حد خود گذشته و در امر انتخاب خلیفه خدا بر بندگانش؛ به حق خداند تجاوز کردهاند؛ آنها که عالمتر از خدا نبودند. بلکه این خداوند است که میداند رسالت خود را درکجا نهد و دانستند در کاری دخالت کردهاند که حق نداشتهاند و این را از خلال این فرموده خداوند تعالی دریافتند:
{أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم.
{ و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»}
به فرموده خداوند تعالی بنگرید: {صَادِقِينَ} صدق الله العظيم، چه کسی صادقتر از ملایکه مقرب خداوند الرحمن است! اما آنها درمورد انتخاب خلیفه خدا در زمین از حد خود تجاوز کردند و خداوند با این فرموده : {صَادِقِينَ} صدق الله العظيم، آنها را تکذیب نمود؛ مقصود خداوند این بود که شما از خداوند آگاهتر نیستید؛ به سخنانی که ملایکه قبل از اینکه بدانند اشتباه کردهاند توجه کنید:
{قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم.
{ گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»}
ولی زمانی که ملایکه دریافتند در امر انتخاب خلیفه خداوند الرحمن از حد خود تجاوز کرده و اختیاری در این مورد ندارند و آگاه شدند در نفس خداوند نسبت به آنها چه میگذرد؛ اقرار و اعتراف کرده و به امید مغفرت و حلم و نعیم رضوان پروردگارشان را تسبیح نمودند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾قَالُوا سبحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
{ فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینها آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد. (۳۴)}
مهدی منتظر هم به شیعیان و اهل سنت میگوید شما در مورد عقیده تان دروغ میگویید؛ این شما نیستید که خلیفه خدا را انتخاب میکنید؛ خداوند مرا به عنوان خلیفهی شما و تمام مردم جهان برانگیخته تا بر اساس عدل حکم نمایم و سخن حق و فصل الخطاب را بر زبان برانم نه هزلیات...اگر که خواهان حق هستید. خداوند با برهان خلافت مرا یاری نموده و از نظر علم کتاب مرا به شما برتری داده تا چیزهایی را که نمی دانید به شما یاد دهم و در تمام مواردی که در ارکان دین حنیف اسلام دچار اختلاف هستید؛ میانتان حکم نمایم.
پنج سال میگذرد و من اولین رکن اعتقادی مسلمانان را که اخلاص در دین و عبادت خداوند یکتا و بیشریک است را تصحیح میکنم و حال به سراغ رکن دوم میرویم که نماز است تا نمازو رکعتهای آن را برایتان روشن کنیم.
ممکن است یکی از علمای گرانٔقدر اهل سنت بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی قرآن به صورت کلی نازل شده و تفاصیل در ان نیامده است و سنت حق آن را تفصیل داده است". مهدی منتظر در پاسخ او به حق چنین میگوید: خیر . قرآن به تفصیل نازل شده ومحمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - ومهدي منتظَر تنها حکم خدا را به تفصیل از آیات محکم کتاب برای مردم بیان میکنند. ما قرآن و بیان آن را از خود قرآن به تفصیل برای مردم تشریح میکنیم ولی شما نمیدانید خداوند هم قرآن وهم بیان آن را نازل نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
{آیا غیر خدا را به داوری طلبم؟! در حالی که اوست که این کتاب آسمانی را، که همه چیز در آن آمده، به سوی شما فرستاده است؛ و کسانی که به آنها کتاب آسمانی دادهایم میدانند این کتاب، به حق از طرف پروردگارت نازل شده؛ بنابر این از تردیدکنندگان مباش! (۱۱۴) و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسید؛ هیچ کس نمیتواند کلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست. (۱۱۵) اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند. (۱۱۶)}
اما خزعبلات شیعیان و اهل سنت و جماعت مخالف آیات محکم کتاب خداست و من مهدی منتظر همهی این خزعبلات را زیر پا انداخته و بیان حق کتاب خداوند قرآن عظیم را به طور مفصل برایتان خواهم آورد اگر به آن ایمان داشته باشید.... اما دلیل این که من این روایات و خزعبلات شیعیان اثنی عشری و اهل سنت و جماعت را زیر پا له خواهم کرد؛ این است که بسیاری از مطالبی که آنها دارند نه از کتاب خداست و نه از سنت رسولش؛ بلکه آنها به روایاتی آویختهاند که برخلاف کتاب خدا و سنت رسولش است و خود را هدایت شده هم میدانند. مثل شیعیان و اهل سنت مانند یهود و نصاری است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النّصارى عَلَىَ شَيْءٍ وَقَالَتِ النّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:113]
{یهود گفتند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری گفتند یهود را از حق چیزی در دست نیست،}
ولی یهودیان درست میگفتند که : {لَيْسَتِ النّصارى عَلَىَ شَيْءٍ}، مسیحیان هم درست میگفتند که : {وَقَالَتِ النّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم،
میدانید چرا نه یهودیان برحق بودند و نه مسیحیان؟ چون یهودیان احکام تورات را که بصیرت پروردگار برای آنان بود ، اقامه نکردند. مسیحیان نیزاحکام انجیل که بصیرت پروردگار برای آنان بود را اقامه نکردند. و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ يَا أهل الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التّوراة وَالإنجيل وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ ربّكم وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكفراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [المائدة: 68]
{ ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید. ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابر این، از این قوم کافر، غمگین مباش!}
شرط این نیست که حکام از آل بیت باشند؛ در کتاب، بین ما و سایر مسلمانان فرقی وجود ندارد و خداوند هیچ ما را بر سایر مردم برتری نداده است و نزد خداوند گرامیترین انسانها متقیان هستند فرقی ندارد از آل بیت باشند و یا از دیگر قبایل و ملتها؛ وای بر آنان که خون مسلمانان را تنها به خاطر این که خود را برای حکومت شایستهتر از دیگران میدانند؛ بر زمین میریزند...
والله که اگر برخی از کسانی که از آل بیت هستند؛ حاکم کشورها شوند؛ بیش از فساد یهودیان در غزه؛ فساد خواهند کرد؛ میدانید چرا؟ چون مفسدان به آل بیت مطهر تعلق ندارند؛ بلکه اکثر آنها از ذریه یهودیانند و تصور میکنند از آل بیت هستند در حالی که هیچ ربطی به انها ندارند. و اما مفتیان کشورها؛ بنده دینارند و در سینهشان ترس ازحکام جبون عرب بیش از خداوند واحد قهار است و به این حکام فشار نمیآورند تا به تمام مسلمانان اعلان کنند تا با اسلحه سبک و سنگین آمادهی جهاد فی سبیل الله برای مبارزه بر علیه یهودیانی شوند که در روزهای جنگ غزه به برادران مسلمانشان تجاوز کرده بودند. ای کسانی که گرفتار سستی شدهاید از این زندگی دنیوی چه میخواهید؛ به دنیا راضی شده و از مرگ اکراه داشته و دنیا را دوست دارید؟ پس به شما عذاب دردناکی را بشارت میدهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسقِينَ} صدق الله العظيم [التوبة: 24]
{ بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!}
آیا میدانید مقصود خداوند تعالی چیست که میفرماید:
: {فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسقِينَ} صدق الله العظيم،
{در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!}
این عذاب خداوند برای کسانی است که از دینشان خارج شده و در راه خدا جهاد نمیکنند. خداوند تعالی به آنان چنین وعده میدهد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿٣٨﴾ إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا ۗ وَاللَّـهُ عَلَىٰ كلّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
{ ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا هنگامی که به شما گفته میشود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی میکنید ؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست! (۳۸) اگر حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی میکند، و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرارمیدهد؛ و هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست! (۳۹)}
ای علمای امت به خود و امتتان رحم کنید که وعده عذاب خداوند نزدیک شده ولی شما از حق روگردانده و به دعوت مهدی منتظر که شما را به سوی کتاب خدا میخواند، پاسخ نمیدهید؛ صبر تا کی؟ انتظار طولانی شده است ای کسانی که از دعوت حکمیت بر اساس کتاب خدا "الذکر"-قرآن - رو میگردانید و حاضر نیستسد در موارد اختلاف بر اساس آن میان شما حکم کنیم تا بعد از این همه تفرقه و پراکندگی؛صفوفتان متحد شود و عزتتان بازگردد که عزت از آن کسی است که در راه خدا از هیچ ملامتی نهراسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي ٱللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاۤئِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ ٱللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}صدق الله العظيم [المائدة:54]
{ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، ؛ خداوند جمعیّتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد میدهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.}
و اما تو جناب محمد عبدالله که با خزعبلات شیعیان به سراغ ما آمده و خزعبلات اهل سنت را فراموش کردهای؛ همهی شما گمراهید؛ فقط گمراهی شیعیان بیشتر است چون با مبالغه در مورد آل بیت رسول الله به خداوند شرک آوردهاند. اهل سنت هم خیلی ازآنها بهتر نیستند و منتظرند تا محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - در پیشگاه پروردگار برایشان شفاعت کند.
شاید یک از علمای سرشناس اهل سنت بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید:مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا} صدق الله العظيم [الإسراء:79]،
{امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد}
ناصر محمد یمانی مگر این مقام شفاعت نیست؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا از نظر شما این آیه از آیات محکم و بینه است و مقصود از مقام محمود را درک کردهاید که به آن تمسک میجویید؟ اما شما از آیهای محکم که درست در همین مورد است و برای عالم و جاهلتان روشن رومیگردانید . خداوند در آن آیه فتوا میدهد که رسول خود محمد - صلّى الله عليه وآله وسلّم - را نفرستاده مگر برای این که به شما و همه مردم در مورد عقیده شفاعت در پیشگاه خداوند سبحان، هشدار دهد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51]
{و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز میترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعتکنندهای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند!}
ولی شیعیان و اهل سنت از این آیه خوششان نمیآید؛ در حالی که از آیات محکم و ام الکتاب است و خواهند گفت؛" تأویل آن را جز خداوند نمیداند" با این که این آیه برای عالم و جاهل محکم است. سپس ریو بر آیاتی تکیه میکنند که هم چنان نیاز به تأویل دارند. آن آیات را بر طبق میل و خواسته خود تفسیر کرده و آیهی محکم . اضح و بینهای که از أصول عقاید حق مسلمانان و از آیات ام الکتاب است رها میکنند. مانند فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنذِرْ ب