تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
  • سردر
  • جستجو
  • فهرست اعضا
  • سالنامه
  • راهنما
درود مهمان گرامی! ورود ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌:
گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum › پردیس فناوری کیش › زبان های خارجی › زبان انگلیسی v
« قبلی 1 … 10 11 12 13 14 … 22 بعدی »

داستان کوتاه

امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
داستان کوتاه
فرحناز فرشباف شهیر آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 21
موضوع‌ها: 21
تاریخ عضویت: Sep 2020
اعتبار: 0
#1
09-09-2020, 12:17 PM (آخرین ویرایش: 12-09-2020, 09:45 PM، توسط فرحناز فرشباف شهیر.)
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت_دپارتمان زبانهای خارجی http://kishindustry.com



The lump of gold


Paul was a very rich man, but he never spent any of his money.

He was scared that someone would steal it.

He pretended to be poor and wore dirty old clothes.

People laughed at him, but he didn’t care.

He only cared about his money.

One day, he bought a big lump of gold.

He hid it in a hole by a tree.

Every night, he went to the hole to look at his treasure.

He sat and he looked.

‘No one will ever find my gold!’ he said.

But one night, a thief saw Paul looking at his gold.

And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran 

away!

The next day, Paul went to look at his gold, but it wasn’t there.

It had disappeared!

Paul cried and cried!

He cried so loud that a wise old man heard him.

He came to help.

Paul told him the sad tale of the stolen lump of gold.

‘Don’t worry,’ he said.

‘Get a big stone and put it in the hole by the tree.’

‘What?’ said Paul.

‘Why?’

‘What did you do with your lump of gold?’

‘I sat and looked at it every day,’ said Paul.

‘Exactly,’ said the wise old man.

‘You can do exactly the same with a stone.’

Paul listened, thought for a moment and then said, ‘Yes, you’re right. I’ve been very silly. I 

don’t need a lump of gold to be happy!’

  

تکه ی طلا

پاول مرد بسیار ثروتمندی بود اما هیچ وقت از پولهایش خرج نمی کرد.

او می ترسید که کسی آن را بدزدد.

وانمود می کرد فقیر است و لباسهای کثیف و کهنه می پوشید.

مردم به او می خندیدند ولی او اهمیتی نمی داد.

او فقط به پولهایش اهمیت می داد.

روزی یک تکه بزرگ طلا خرید.

آن را در چاله ای نزدیک یک درخت مخفی کرد.

هر شب کنار چاله می رفت تا به گنجش نگاه کند.

می نشست و نگاه می کرد.

می گفت: «هیچکس نمی تونه طلای منو پیدا کنه!»

اما یک شب دزدی پاول را هنگام نگاه به طلایش دید.

و وقتی پاول به خانه رفت دزد تکه ی طلا را برداشت، آن را درون کیسه اش انداخت و فرار کرد!

روز بعد، پاول رفت تا طلایش را نگاه کند اما طلا آنجا نبود.

ناپدید شده بود!

پاول شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کرد!

صدایش آنقدر بلند بود که پیرمرد دانایی آن را شنید.

او برای کمک آمد.

پاول ماجرای غم انگیز تکه طلای به سرقت رفته را برایش تعریف کرد.

او گفت: «نگران نباش.»

«سنگ بزرگی بیار و توی چاله ی نزدیک درخت بذار.»

پاول گفت: «چی؟»

«چرا؟»

«با تیکه طلات چیکار می کردی؟»

پاول گفت: «هر روز میشستم و نیگاش می کردم.»

پیرمرد دانا گفت: «دقیقا».

«می تونی دقیقا همین کارو با یه سنگ هم بکنی.»

پاول گوش داد و کمی فکر کرد و بعد گفت: «آره راست میگی. چقدر نادون بودم. من واسه خوشحال بودن نیازی به تیکه طلا ندارم که!»
ارسال‌ها
پاسخ
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 470 12-09-2020, 08:11 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 489 12-09-2020, 08:08 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 498 12-09-2020, 08:06 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 475 12-09-2020, 08:04 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 469 12-09-2020, 08:02 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 493 12-09-2020, 07:58 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 496 12-09-2020, 07:54 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 457 12-09-2020, 07:51 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 505 12-09-2020, 07:48 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر
  داستان کوتاه فرحناز فرشباف شهیر 0 568 12-09-2020, 07:44 PM
آخرین ارسال: فرحناز فرشباف شهیر

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • تیم انجمن
  • صفحه‌ی تماس
  • تالار کیش تک / kishtech forum
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • نشانه‌گذاری تمامی انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • پیوند سایتی RSS
زمان کنونی: 20-07-2025، 11:31 PM Persian Translation by MyBBIran.com - Ver: 6.5
Powered by MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.